تاکتیک سعودی در نزدیکی به روسیه
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - تاکتیک سعودی در نزدیکی به روسیه
٨٥٦
٠
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
شهاب شهسواری | ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه، بعد از 12 سال برای دومین بار به عربستان سعودی سفر کرده است. رسانهها سفر پوتین را در راستای افزایش نقش و نفوذ روسیه در خاورمیانه و غرب آسیا تفسیر میکنند. همزمان مشارکت روسیه در پروژههای انرژی عربستان سعودی به ویژه اعلام آمادگی کمپانی هستهای روساتم برای مشارکت در ساخت راکتورهای هستهای در عربستان سعودی، نشان از وارد شدن روابط دو کشور به فاز جدید دارد. برای بررسی عمق روابط میان مسکو و ریاض و همچنین ابعاد همکاریهای هستهای میان دو کشور، با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا و همچنین پژوهشگر مسائل هستهای گفتوگو کردیم. بهشتیپور معتقد است که هنوز روابط روسیه و عربستان سعودی بسیار جوانتر از آن است که بتواند بر سیاستهای استراتژیک سعودی به ویژه رابطه دیرینه این کشور با امریکا اثرگذار باشد. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل روسیه و اوراسیا مطالعه میکنید.
نقش روسیه در سیاست خارجی ریاض تا چه اندازه جدی است؟ تصور میکنید که سفر ولادیمیر پوتین به ریاض نشانه ناامیدی عربستان از امریکا باشد؟
روابط امریکا و عربستان، خیلی ریشهدارتر از روابط روسیه و عربستان است. تا سال 1990 اصولا روابط رسمی دیپلماتیک میان روسیه و عربستان سعودی وجود نداشت و درست یک سال پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که عربستان، شوروی را به رسمیت شناخت. یعنی در مجموع، روابط ریاض و مسکو، کمتر از 30 سال قدمت دارد و یک رابطه بسیار جوان و تازه است. در برابر، روابط ریاض و واشنگتن نزدیک به نیم قرن سابقه بیشتر نسبت به رابطه با مسکو دارد. از سال 1945 روابط گسترده و عمیقی میان واشنگتن و پادشاهی سعودی ایجاد شد که تا به امروز هم ادامه یافته است.
رابطه سه دههای عربستان سعودی و روسیه، بسیار جوان است، شاید سفر اخیر پوتین به ریاض و پیش از آن سفرهای پادشاه و ولیعهد عربستان به مسکو را بتوان به عنوان دوران بلوغ روابط میان دو کشور تعبیر کرد. اما نمیتوان هنوز گفت که روابط میان روسیه و عربستان به سمت یک نوع شراکت یا اتحاد استراتژیک حرکت میکند. رابطه عربستان و روسیه از سال 2011 تاکنون به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کرده است. اما به هر حال پیوندهای عربستان با غرب و به ویژه امریکا بسیار مستحکمتر از آن است که ریاض آمادگی قطع آن و ورود به یک شراکت استراتژیک تازه داشته باشد. رابطه با روسیه برای پادشاهی سعوی یک مسیر استراتژیک نیست، بلکه یک مسیر تاکتیکی است که گاهی برای فشار به رقبای منطقهای یا تحریک امریکا از آن استفاده میشود. روسیه هم تمایل آنچنانی به فرو رفتن در تعهدات به عربستان ندارد. برای مثال در مورد یمن، عربستان انتظار دارد که روسیه موضعی محکم در حمایت از این کشور بگیرد، اما مسکو حاضر به چنین کاری نیست و حتی در شورای امنیت هم تاکنون دو بار آرایی داده است که باب میل عربستان سعودی نیستند.
ولادیمیر پوتین پیش از سفرش به ریاض گفته بود که رابطه روسیه با هیچ کشوری برای آسیب رساندن به کشور ثالث نیست. فکر میکنید این ژست بیطرفانه و رابطه خوب مسکو با رقبای منطقهای ریاض همچون ایران و ترکیه، باعث بیاعتماد در ریاض نخواهد شد؟
بعید میدانم در ریاض حس بیاعتمادی نسبت به روسیه وجود داشته باشد. به باور من عربستان سعودی تصور نمیکند که توسعه مناسبات مسکو با تهران یا حتی آنکارا خلاف منافع عربستان باشد. دیپلماسی در جهان امروز بر مبنای شرط و شروط نیست، اینکه مسکو با تلآویو رابطه دارد، دلیل نمیشود که رابطه تهران با مسکو قطع شود. اگر قرار بر این بود، ایران باید رابطهاش را با هندوستان هم قطع کند. اگر اقدامات مسکو در رابطه با تهران، آنکارا یا دوحه، به منافع ریاض ضربه میزد، خب طبیعی بود که عربستان اعتراض میکرد، اما در چارچوب منافع ملی عربستان، رابطه با مسکو ارزشمندتر از این است که به بهانه رابطه این کشور با کشورهای دیگر سایه بر آن بیندازند. روسیه بر اساس منافع ملی خودش چه با ایران، چه با قطر، چه با ترکیه و چه با اسراییل رابطه دارد، عربستان نه میتواند و نه میخواهد که این روابط باعث اخلال در رابطه خودش با مسکو شود.
ولادیمیر پوتین در سالهای اخیر نگاه ویژهای به منطقه غرب آسیا و خلیجفارس دارد، تصور میکنید انگیزه و اهداف او از پیگیری این استراتژی چه باشد؟
نگاه به آسیای غربی و خاورمیانه، سیاست جدیدی در روسیه نیست. از دوران تزاری هم روسها نگاه ویژهای به آسیای غربی داشتند. این نگاه در دوران شوروی هم ادامه پیدا کرد. دولت روسیه در دوران پس از فروپاشی شوروی امکان زیادی برای بروز و ظهور سیاست خارجیاش نداشت. قدرت مانور روسیه بعد از فروپاشی شوروی برای تاثیرگذاری بر مسائل خاورمیانه و آسیای غربی به شدت کاهش یافت. روسیه دوران پوتین در حال بازیابی جایگاه پیشین خود در خاورمیانه و غرب آسیاست. بهار عربی یا بیداری اسلامی، فرصتی برای روسیه ایجاد کرد تا بتواند بار دیگر در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی تاثیرگذار باشد. به هر حال دولت سوریه یکی از نزدیکترین متحدان روسیه در منطقه بود که بحران در این کشور، باعث شد تا مسکو به شکل مستقیم وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوریه، دولت روسیه تلاش کرد با عربستان سعودی، ترکیه و مصر هم روابط خود را بازتعریف کند. بعد از تقریبا دو دهه فترت، روسها امکان بروز و ظهور سیاست خود را در خاورمیانه، غرب آسیا و شمال آفریقا پیدا کردهاند و در حال استفاده از این فرصت هستند.
باید توجه داشت که جز تحولات داخلی کشورهای عربی منطقه، بعد از بهار عربی، خروج تدریجی امریکا از منطقه هم جا را برای افزایش نفوذ روسیه باز کرده است. امریکاییها به تدریج حضور خود را از آسیای غربی و خاورمیانه کمتر میکنند، در سالهای اخیر و در دو دولتی که در کاخ سفید بودند، استراتژی تغییر تمرکز به آسیای شرقی تقویت شده است. امریکا از آنجا که رقیب اصلی خود را چین تلقی میکند، از سرمایهگذاری و نفوذ در خاورمیانه و آسیای غربی کاسته و مرکز ثقل سیاست خود را در جنوب شرقی و شرق آسیا منتقل کرده است. روسیه از خلأ موجود استفاده میکند و در حال تقویت موقعیت خود در منطقه غرب آسیاست.
ریاض و مسکو در سفرهای پیشین مقامهای ارشد عربستان به روسیه، تفاهمنامههایی برای ساخت نیروگاههای هستهای و حتی انتقال فناوری غنیسازی امضا کردهاند. دیروز هم مدیرعامل کمپانی روساتم از مشارکت این کمپانی در مناقصه ساخت نیروگاههای اتمی عربستان خبر داد. به نظر شما روابط هستهای مسکو و ریاض تا چه حد جدی است؟
انتقال فناوری هستهای صلحآمیز حق همه کشورهای جهان است. همه کشورهایی که معاهده NPT (پیمان منع اشاعه هستهای) را پذیرفتهاند، حق دارند که به همه جنبههای فناوری هستهای دسترسی داشته باشند. من تصور نمیکنم منعی قانونی و حقوقی برای روسیه در انتقال فناوریهای هستهای، از جمع فناوری غنیسازی به عربستان سعودی داشته باشد. اما واقعیت این است که مسکو منفعت خود را در انتقال این فناوری نمیبیند، چراکه معتقد است فروش سوخت راکتورهای هستهای بخشی از منابع درآمدی آنان است. مسکو در مقابل ایران هم از همین سیاست استفاده کرد، یعنی ساخت نیروگاه هستهای و انعقاد قرارداد فروش سوخت برای بلندمدت. روسیه یکی از بزرگترین صادرکنندگان سوخت هستهای است، از یک سو میلههای آماده سوخت راکتور را تامین میکند و از سوی دیگر پسماند سوخت را نیز از کشورهای مصرفکننده دریافت میکند که از طریق بازفرآوری پسماندهای سوخت هستهای بخشی از پلوتونیوم مورد نیاز خود را که در سلاحهای هستهای نیز کاربرد دارد، تامین کند.
روسیه قاعدتا به دنبال قراردادی با عربستان سعودی با همان ساختاری است که در ایران اقدام به ساخت راکتور هستهای کرد، چنین قراردادی را اخیرا روسها با ترکیه هم منعقد کردهاند. باید توجه داشت که تجربه ساخت نیروگاه هستهای بوشهر، اولین تجربه روسیه در ساخت یک نیروگاه هستهای در خارج از مرزهای جمهوریهای استقلال یافته شوروی سابق بود. موفقیت تجربه نیروگاه بوشهر، باعث شده است که از این الگو به عنوان یک الگوی بازاریابی استفاده کند.
به اضافه باید توجه داشت که حتی در صورت تمایل روسیه برای واگذاری فناوری غنیسازی اورانیوم به روسیه، قدرتهای دیگر علاقهای به انتقال این فناوری ندارند. اسراییل بیشترین حساسیت را به انتقال فناوری غنیسازی اورانیوم به عربستان نشان میدهد و همزمان دولت ایالات متحده امریکا هم که خود قرارداد ساخت چندین راکتور اتمی را در عربستان سعودی دستکم در حد تفاهم اولیه امضا کرده است، شرط عدم دستیابی به فناوری غنیسازی اورانیوم را اصلیترین شرط برای ادامه همکاریهای هستهای با پادشاهی سعودی میداند. اگر ریاض علاقهمند باشد که فناوری غنیسازی اورانیوم را در اختیار داشته باشد، قاعدتا روسیه و امریکا گزینههای مناسبی برای دستیابی به این فناوری نیستند و شاید پاکستان گزینه بهتری باشد.
آیا روسیه در رقابت با امریکا میتواند سهمی از بازارهای هستهای عربستان را بهدست بیاورد؟
روسیه توان و فناوری لازم را برای صادرات فناوریهای هستهای و نظامی دارد. اما واقعیت این است که از نظر حجم مبادلات در حوزههای مختلف به ویژه حوزه فناوریهای نظامی، مسکو اصولا توان رقابت با امریکا در عربستان سعودی را ندارد. حجم مبادلات نظامی امریکا و عربستان سعودی به شدت زیاد است، در همین چند سال اخیر گفته میشود که بیش از 100 میلیارد دلار قرارداد فروش تسلیحات امریکا به عربستان امضا شده است. در واقع میتوان گفت که بازار نظامی عربستان به شکل کامل تحت انحصار امریکاست. روسیه در واقع به دنبال روزنهای برای شروع مبادلات با پادشاهی عربستان است که شاید ساخت نیروگ اههای هستهای و پیشنهاد فروش سامانههای پدافند ضد موشکی، گامهای اولیه ورود روسیه به بازار عربستان باشد که آنها هم هنوز قطعی نیست. رییسجمهور روسیه، چند هفته پیش در حاشیه دیدار سه جانبه با روسای جمهور اسلامی ایران و ترکیه، در طعنه به ناتوانی سامانههای موشکی پاتریوت امریکایی، پیشنهاد فروش سامانههای ضدموشکی و ضدهوایی اس300 و اس400 را به عربستان مطرح کرد.
امریکا اجازه چنین کاری را میدهد؟
واقعیت این است که تصور حرفشنوی بدون قید و شرط ریاض از واشنگتن، با واقعیت منطبق نیست. همانگونه که ترکیه که عضو سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) است و با وجود توصیهها و حتی تهدیدهای امریکا اقدام به خرید سامانه اس400 از روسیه کرد، عربستان هم توان و ظرفیت چنین سفارشی را دارد و هم روسیه توان تامین این فناوری را به عربستان دارد. البته به هر حال برای چنین اقدامی هزینههایی غیر از هزینه خرید سامانههای پیشرفته نظامی هم وجود دارد، چراکه ممکن است امریکاییها به تلافی این اقدام، تحریمها یا فشارها را به عربستان وارد کند، همانگونه که در مقابل ترکیه دست به اقدامات تقابلی زدند.
امریکا در واقع قراردادهایی برای ساخت راکتورهای هستهای در عربستان امضا کرده است، اما مساله این است که شریط امریکا برای کنار گذاشتن فکر فناوری غنیسازی اتمی در خاک عربستان و امتناع عربستان از سپردن چنین تعهدی باعث شده است تا این قرارداد فعلا اجرایی نشود. به هر حال، دولت امریکا با وجود مخالفت کنگره و افکار عمومی، فعلا مقدمات اجرای قراردادهایی برای تاسیس نیروگاههای هستهای در عربستان را آغاز کرده است.
امریکا تصمیم قطعی خود را اتخاذ کرده است که اجازه غنیسازی اورانیوم را به مشتریان فناوری هستهایاش ندهد. همانگونه که درست پیش از انقلاب اسلامی در ایران هم چنین تعهدی را از پادشاهی پهلوی گرفتند. چه روسیه در عربستان راکتور بسازد چه نسازد، امریکا بدون تعهد عدم غنیسازی حاضر به همکاری هستهای با سعودیها نیست. به اضافه اینکه کاخ سفید از سوی گروههای منتقد عربستان نیز تحت فشار است. اقداماتی مانند قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد، اتهام مشارکت عربستان در حملات 11 سپتامبر و همچنین ادامه جنگ در یمن، بخشی از نیروهای مترقیتر در واشنگتن را نسبت به همکاری در حوزه هستهای با عربستان سعودی، به شدت حساس کرده است.
یعنی معتقدید که هیچ یک از این دو کشور به عربستان فناوری غنیسازی نمیدهند؟
بگذارید من یک نتیجهگیری از بحث هستهای بکنم، نه روسیه و نه امریکا بر مبنای منافع ملی و اقتصادیشان حاضر به فروش فناوری غنیسازی به عربستان سعودی نیستند. به ویژه که لابی قدرتمند اسراییلی، چه در مسکو و چه در واشنگتن، به شدت برای جلوگیری از چنین اقدامی تلاش کرده است. دوم اینکه ما ایرانیها باید حواسمان باشد که در دام چنین مخالفتی نیفتیم، چراکه بر اساس همان استراتژی که جمهوری اسلامی ایران معتقد است غنیسازی اورانیوم و داشتن فناوریهای هستهای صلحآمیز، حق همه کشورها از جمله خود ماست، عربستان سعودی هم حق دارد از این فناوری بهرهمند شود. جمهوری اسلامی ایران از خاورمیانه عاری از سلاح هستهای حمایت میکند، نه از خاورمیانه عاری از غنیسازی، مادامی که برنامه هستهای هر کشور صلحآمیز و تحت نظارت دقیق آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، همه کشورها چه در منطقه ما و چه در بقیه نقاط جهان حق دارند از فناوری هستهای برخوردار باشند. سومین نکته هم این است، همانگونه که عرض کردم نباید تصور کرد که ریاض نوکر امریکاست و هر حرفی که از واشنگتن دیکته شود، اجرا میکند. البته قطعا منظور من این نیست که عربستان سیاست خارجی کاملا مستقلی دارد، اما نسبت دادن به حرفشنوی کامل از واشنگتن به ریاض چندان منطبق بر واقعیت نیست. اگر عربستان آماده پرداخت هزینهها برای دستیابی به چنین فناوری باشد، قطعا راههای دیگری جز امریکا و روسیه برای آنها وجود خواهد داشت.
نه روسیه و نه امریکا بر مبنای منافع ملی و اقتصادیشان حاضر به فروش فناوری غنیسازی به عربستان سعودی نیستند. به ویژه که لابی قدرتمند اسراییلی، چه در مسکو و چه در واشنگتن به شدت برای جلوگیری از چنین اقدامی تلاش کرده است.
روسیه دوران پوتین در حال بازیابی جایگاه پیشین خود در خاورمیانه و غرب آسیاست. بهار عربی یا بیداری اسلامی، فرصتی برای روسیه ایجاد کرد تا بتواند بار دیگر در منطقه خاورمیانه و آسیای غربی تاثیرگذار باشد. به هر حال دولت سوریه یکی از نزدیکترین متحدان روسیه در منطقه بود که بحران در این کشور، باعث شد تا مسکو به شکل مستقیم وارد مسائل منطقه شود. به موازات سوریه، دولت روسیه تلاش کرد با عربستان سعودی، ترکیه و مصر هم روابط خود را بازتعریف کند.
رابطه سه دههای عربستان سعودی و روسیه، بسیار جوان است، شاید سفر اخیر پوتین به ریاض و پیش از آن سفرهای پادشاه و ولیعهد عربستان به مسکو را بتوان به عنوان دوران بلوغ روابط میان دو کشور تعبیر کرد. اما نمیتوان هنوز گفت که روابط میان روسیه و عربستان به سمت یک نوع شراکت یا اتحاد استراتژیک حرکت میکند.
-
سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۷:۵۶:۴۴
-
۴۱ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/125712/