تحولات عراق؛ تشخیص مرجعیت صحیح و مدبرانه بود
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - تحولات عراق؛ تشخیص مرجعیت صحیح و مدبرانه بود
٠
٠
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5857230
-->
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
شهاب شهسواری| دو ماه از آغاز اعتراضات در عراق میگذرد. نخستوزیر عراق روز جمعه و بعد از قرائت بیانیه مرجعیت عالی شیعه در نمازجمعه کربلا، اعلام کرد که از مقام خود کنارهگیری میکند و روز شنبه خبر رسید که استعفای خود را تقدیم پارلمان عراق کرده است. در شرایطی که اعتراضات مردم عراق در دو ماه گذشته به صورت عمده به مسائل اقتصادی و فساد سیاسی معطوف بود، اما همزمان رسانهها، بهویژه رسانههای وابسته به دولت امریکا و پادشاهی عربستانسعودی، از افزایش شعارها و احساسات ضدایرانی در میان معترضان خبر میدادند. امیر موسوی، رایزن پیشین سفارت ایران در الجزایر و مشاور پیشین وزیر دفاع، معتقد است که منحرف کردن اعتراضات به سمت ایران بدون شک محصول یک توطئه خارجی است، چراکه میزان فساد و آسیبی که دولتهای دیگر همچون ترکیه و امریکا در عراق ایجاد کردهاند، آنچنان آشکارتر و وسیعتر از اتهامات به تهران است که نمیتوان تصور کرد در شرایط عادی همه اتهامات علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح شود. او در عین حال از ناتوانی تهران در قانع کردن افکار عمومی همسایه غربی در مورد خدمات ایران به ملت عراق در سالهای اخیر نیز انتقاد میکند. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با امیر موسوی، دیپلمات پیشین، مطالعه میکنید.
چهارشنبه شب کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نجف توسط عدهای از معترضان عراقی به آتش کشیده شد. تصور میکنید دلیل این اقدام چه بود؟
در دو سال گذشته این سومینبار است که حمله به اماکن ایران در عراق تکرار میشود، ابتدا بصره و کربلا و حالا در ابعادی بزرگتر در نجف. امروز حتی در بغداد هم شاهد هستیم که گروهی از معترضان در واقع با تلاش برای تسخیر پل جمهوریت، نهایتا قصد دارند به ساختمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در منطقه سبز بغداد برسند که آن سوی این پل قرار گرفته است. درنتیجه میتوان گفت که جهتگیری بخشی از معترضان در عراق، به سمت حمله و تخریب نمادهای جمهوری اسلامی ایران در عراق تغییر کرده است. به نظر من نباید این واقعیت را که بخشی از افکار عمومی عراق نسبت به جمهوری اسلامی ایران حساس شدهاند را انکار کرد، بلکه باید ریشهیابی کرد که چرا چنین تفکری شکل گرفته است. میتوان گفت کمکم اتهامزنی به جمهوری اسلامی در حال تبدیل شدن به یک تصور غالب در میان بخشی از مردم عراق است. اعتراضات در عراق به چیست؟ به فساد دولتی، دزدیها و اختلاسها و دروغگویی مدیران حکومتی است. فساد حکومتی در عراق، مساله واضحی است، کسی نمیتواند آن را انکار کند. شاید حتی این هم درست باشد که بگوییم بسیاری از سیاستمداران حاکم در عراق تحت حمایت آشکار ایران هستند. این هم ارزیابی غلطی نیست.
یعنی میگویید ایران عامل فساد در عراق است؟
نه! دقیقا به همینجا میخواستم برسم که اینکه حکومت فاسد است و ایران هم از بسیاری از سیاستمداران عراقی حمایت میکند، الزاما به معنای نقش ایران در مساله فساد نیست. نظام حکومتی که در عراق توسط ایالاتمتحده امریکا تاسیس شده مبتنی بر فساد و رشوه است.
پل برمر، حاکم موقت امریکایی عراق بعد از اشغال عراق، نظام سیاسی مبتنی بر فساد را در این کشور ایجاد کرد. نظامی که توسط امریکاییها به شکلی تشکیل شده که فسادزاست، حتی بهترین آدمهای عراقی هم در این ساختار دچار فساد میشوند. ساختار نظام حکومتی در عراق شبیه به یک شرکت خصوصی سهامی خاص تعریف شده است؛ شرکتی که نخستوزیر مدیراجرایی آن است و احزاب متعدد سهامداران عمده آن. هیچ پروژهای، هیچ اقدام اصلاحی، هیچ قانون جدیدی بدون جلبنظر همه احزاب پیش نمیرود، یعنی باید امتیازات لازم به همه احزاب داده شود. در نظام سیاسی طراحی شده توسط امریکا همه مقامهای حاکمیتی در عراق براساس خط و ربط و امتیازات ویژه تقسیم شده است، نه تنها وزیر و وکیل مجلس، بلکه روسای دفتر وزرا، استانداران و معاونان وزرا، همگی برمبنای تقسیم قدرت واگذار میشود. نظام سیاسی حاکم یک شرکت سهامی است که سهامداران آن احزاب و گروههای قومی و مذهبی هستند. در نتیجه این ساختار، مردم به دو دسته تقسیم میشوند؛ یا بخش کوچکی از صاحبان امتیاز که سهمی از قدرت و ثروت کشور دارند، یا بخشی بزرگ که سهمی از قدرت به آنها نرسیده و خود را در مقام مظلوم میبینند.
اینکه بگوییم ایران عامل این فساد است، حرف اشتباه و بیاساسی است و این تحریک احساسات عمومی در عراق علیه ایران از سوی منابع خاص و با اهداف ویژه انجام میشود. مگر کسی میتواند از مظالمی که توسط امریکا و دیگر کشورهای پیرامون علیه مردم عراق میرود چشمپوشی کند؟ کسی نمیتواند بگوید که در عراق سیاستمداران کرد پاکدامن هستند، سیاستمداران اهل سنت پاکدامن هستند، سیاستمداران شیعهای که متحد ایران نیستند، پاکدامن هستند و فقط و فقط سیاستمداران نزدیک به ایران دچار فساد شدهاند؟ شما فقط یک مورد از فساد واضح در عراق را میتوانید در نحوه اداره اقلیم کردستان ببینید. عملکرد غیرشفاف دولت اقلیم کردستان عراق یکی از اصلیترین گلوگاههای فساد در عراق است. 18درصد از کل بودجه عراق به اقلیم تخصیص داده میشود، اما دینار از مالیات به دولت مرکزی نمیرسد. نمایندگان کرد در فرآیند قانونگذاری در پارلمان برای همه نقاط دیگر عراق مشارکت دارند، اما اقلیم کردستان خود را محق میداند که هیچیک از قوانین مصوب پارلمان را اجرا نکند. سرحدات عراق در مرز شمالی مستقیما توسط اقلیم کردستان اداره میشود و دولت اصولا نظارت مستقیمی بر فعالیتهای مرزی و فساد و دزدیهایی که در مرزها با ترکیه رخ میدهد، ندارد. امریکا روزانه یکسوم از کل نفت تولیدی عراق را سهم خود میداند، یعنی مستقیما منابع طبیعی عراق توسط واشنگتن غارت میشود. علاوه بر این برای حضور نیروهایش در عراق پول میگیرد. عملا نصف درآمد نفتی عراق مستقیما به حساب امریکاییها واریز میشود. اقدامات امریکاییها در عراق دزدی در روز روشن با قلدری است. کویت در جنوب عراق، هنوز به صورت روزانه بخشی از درآمد نفتی عراق را بهازای غرامت جنگی که صدام علیه این کشور راه انداخت با نظارت مستقیم سازمان ملل دریافت میکنند. آثار فاجعهبار عملکرد دولتهای خارجی به امریکا و ترکیه و کویت خلاصه نمیشود و خیلی کشورهای دیگر هم هستند که با دخالتها و سهمخواهیهای خود در حال آسیب رساندن به زندگی مردم عراق هستند. اما به دلایل جغرافیایی و تبلیغاتی که از سوی منابع بانفوذ خارجی انجام شده باعث شده است که همه اینها به پای ایران نوشته شود.
چرا؟ کدام منابع و کدام تبلیغات باعث شدهاند تا این اتفاق بیفتد؟
متاسفانه بخشی از این اتفاق به خود ما بازمیگردد، ما به لحاظ تبلیغاتی و ترویجی درست و موثر عمل نکردهایم. طرف ایرانی خدماتش را به مردم عراق هرگز به درستی بیان نکرده و توضیح نداده است. متاسفانه کارهای بزرگی که برای حمایت از مردم عراق توسط جمهوری اسلامی ایران انجام شده است، پنهان ماندهاند و هرگز برای مردم عراق توضیح داده نشده است. در برابر ایران در محکوم کردن افرادی که با انتساب خود به ایران توانستهاند نظر مردم عراق را جلب کنند و در میانه راه دچار انحرافهایی شدهاند را آشکارا محکوم نکرد. سکوت ما باعث شده است تا افکار عمومی توسط کسانی شکل بگیرد که مخالفان آشکار و نشاندار جمهوری اسلامی ایران هستند. شایعات و اخبار جعلی، نه تنها در شبکههای اجتماعی و خیابانها علیه ایران دهان به دهان میشود، بلکه رسانههای قدرتمندی مانند العربیه، الحره و الحدث هم بدون وقفه این اخبار جعلی و شایعات را بازنشر میکنند و به آن دامن میزنند.
از سوی دیگر وقتی این شعارها در نجف، بصره و کربلا داده میشود و بخش بزرگی از مردم در مقابل آن سکوت میکنند، به نظر میرسد که بقیه مردم هم آنها را باور کردهاند و نفوذ این احساسات ضدایرانی به شکل خطرناکی در میان اکثریت خاموش عراقی هم افزایش یافته است. الان سه رکن اساسی دفاع از عراق در برابر تجزیه، تجاوز و تروریسم، در خطر آسیب در برابر قیامهای این کشور قرار گرفتهاند. کسانی که این اعتراضها را هدایت و تبلیغ کردهاند در سه قیام اخیر مردم عراق، دنبال تخریب اعتبار سه رکن اساسی شکست داعش هستند؛ اولین رکن شکست داعش، مرجعیت شیعیان عراق بود که فتوای تاریخی را برای مبارزه با داعش صادر کردند، رکن دوم حشد الشعبی است که در مسیر شکست تروریسم شهدای بسیار داد، آن هم در شرایطی که امریکا با آن ادعای نظامی و امنیتیاش از فرآیند 20 ساله برای شکست داعش سخن میگفت، اما حشدالشعبی سه ساله کار این خلافت خودخوانده تروریستی را تمام کرد. رکن سوم، حمایت جمهوری اسلامی ایران بود، تردیدی وجود ندارد که این مردم عراق بودند که داعش را شکست دادند، ولی مگر بدون حمایت و مدیریت این کار ممکن بود؟ وقتی داعش به شهرهای عراق هجوم برد، دوسوم این کشور به سادگی سقوط کرد. یگانهای ارتشی از شهرهایی که دراختیار داعش قرار میگرفت فرار میکرد، نه سلاح و مهماتی برای دفاع در مقابل داعش وجود داشت و نه نیروی منظم و قابل اتکایی. وقتی بعد از فتوای مرجعیت شیعه، حشدالشعبی تاسیس شد، این حمایت و مشارکت ایران در فرماندهی و تسلیح مردم عراق بود که با مدیریت سردار قاسم سلیمانی، به شکست داعش منجر شد. حالا هر سه رکن مذکور، هدف حمله قرار گرفتهاند. این تخریبها با سوءنیت انجام میشود.
فکر میکنید خطر ظهور داعش بار دیگر عراق را تهدید میکند؟
قطعا! الان دهها هزار نیروی مسلح تحت حمایت امریکا آماده حمله به کربلا و نجف هستند.
11 هزار نیرو از شرق فرات و خاک سوریه به خاک عراق وارد شدهاند، 19 هزار نیرو در پایگاههای حبانیه و عینالاسد که دراختیار نیروهای امریکایی قرار دارد، مستقر شدهاند و
20 هزار داعشی محکوم به اعدام هم در زندان حوت نگهداری میشوند. همین که میشنوید در ناصریه تا این اندازه حجم درگیریها وسیع است، به خاطر امنیت همین زندان حوت است که اعضای داعش در آن نگهداری میشوند، چراکه ممکن است به اسم اعتراضات نهایتا دایره امنیتی این زندان شکسته شود و داعشیها رها شوند.
در کنار اینها جوانان عشایر استان انبار عراق هم هستند که امریکاییها بهشدت دنبال استفاده از آنها برای ایجاد یک ناآرامی جدید در عراق هستند. مجموعا تعدادی بیش از 50 هزار نیروی شبهنظامی بالقوه وجود دارد که امریکاییها آنها را برای ایجاد بیثباتی و جنگ در عراق آموزش دادهاند.
در کنار اینها باید افراطیگری شیعی را هم اضافه کرد، در واقع تلاش زیادی از سوی سرمایهگذاران خارجی تروریسم برای ترویج تفکرات داعشی در میان شیعیان انجام شده است. گروههای تندروی شیعه که یکی از آنها تحت رهبری فردی با نام صرخی که خود را روحانی و مرجع شیعیان معرفی میکند در کنار دو گروه افراطی و انحرافی شیعه دیگر، از جمله گروههایی هستند که ساخته و پرداخته دولتهای خارجی در عراق محسوب میشوند و در آینده میتوانند در قالب گروهی همچون داعش، اما به جای انتساب به وهابیت با انتساب به تشیع ظهور کنند. وقتی سه رکن اساسی شکست داعش در عراق، یعنی وجهه مرجعیت، وجهه حشدالشعبی و وجهه ایران آسیب ببیند، اتحاد میان این گروهها یعنی روحانینمایان شیعه افراطی، بعثیها، بازماندگان داعش، دوستان عربستانسعودی و مزدوران امریکا، میتواند
به سادگی بر کل عراق غلبه کند. در نجف شاهد بودیم که چگونه گروهی تلاش کردند مرقد آیتالله شهید محمدباقر حکیم را منفجر کنند، انفجار مقابر و نمادها استمرار تفکر داعشی است، حتی اگر در میان جمعیتهای شیعیان اتفاق بیفتد.
فکر میکنید هنوز فرصتی برای احیای اعتبار و حیثیت این سه رکنی که گفتید وجود دارد؟
بله! هنوز وقت هست. فراموش نکنید که اکثریت مردم عراق هنوز خاموش ماندهاند. اعتراضاتی که در عراق شاهد هستیم، دستکم از لحاظ وسعت و فراگیری فقط بخشی از مردم عراق را نمایندگی میکنند. گروههایی که الان معترضان را رهبری میکنند گروههایی هستند که با قدرت مالی فراوان و قدرت رسانهای پشتیبانی میشوند. فراموش نکنید حشدالشعبی و هواداران حشدالشعبی کوچکترین نقش و تحرکی در این تحولات نداشتهاند، نیروی حشدالشعبی یک نیروی عظیم مردمی است. از این مهمتر نقش مرجعیت است که تاکنون حکم قاطعی در مورد مسائل جاری ندادهاند. آیتالله سیدعلی سیستانی، تلاش کردهاند که در جهت آرام کردن شرایط حرکت کنند. همین یک جملهای که در بیانیه جمعه این هفته مرجعیت وجود داشت، که اشاره کردند باید تظاهرکنندگان مسالمتآمیز راهشان را از آشوبگران و خشونتطلبان جدا کنند، رسانههای خارجی مانند الحدث، العربیه و الحره را به فریاد آورده است و دایم در دو، سه روز گذشته در حال تخریب مرجعیت هستند، چراکه از نفوذ احکام و دستورات مرجعیت وحشت دارند. اکثریت مردم عراق و غالب مردم عراق، پیرو و طرفدار مرجعیت هستند. اگر آیتالله سیستانی یک جمله علیه معترضان بگوید، تردیدی نداشته باشید که بلافاصله این اعتراضها هر جور شده تمام میشود. خیلیها گوش به زنگ هستند که مرجعیت عراق دستوری صادر کند.
فکر میکنید درخواست استعفای عبدالمهدی کمکی به حل بحران کنونی در عراق بکند؟
به تصور من تشخیص مرجعیت عراق صحیح و مدبرانه بود. اگر کاری از عبدالمهدی در حل مسائل بر میآمد در این دو ماه او اقدامی انجام میداد. اما واقعیت این است که با توصیه مرجعیت عالی شیعیان عراق، بعثیها و افراطیها خلع سلاح شدند. متاسفانه تا به امروز احزاب سیاسی عراق، خودشان را پشت عادل عبدالمهدی پنهان کرده بودند و به جای مسوولیتپذیری برای حل مسائل، او را بهانه میکردند. حالا دوباره توپ تشکیل دولت در زمین احزاب است، احزاب و گروههایی که در دو ماه گذشته با بهانه کردن مسوولیت عبدالمهدی از بار مسوولیت شانه خای میکردند. حالا پارلمان باید قانون انتخابات جدید را تصویب کند و قانون نظارت بر انتخابات را تصویب و اجرا کند. قطعا در عراق قحطالرجال نیست، چهرههای شناخته شده و موجهی هستند که احزاب عراقی میتوانند روی آنها اجماع کنند و اجازه دهند با مشارکت احزاب مسائل جاری حل شود. به هر حال براساس قانون نگرانی از خلأ قدرت وجود ندارد، تا 15 روز بعد از استعفا خود عادل عبدالمهدی میتواند به عنوان رییس دولت پیشبرد امور به کارش ادامه دهد و بعد از آن هم رییسجمهور، برهم صالح میتواند راسا ریاست کابینه را تا انتخاب نخستوزیر جدید دراختیار داشته باشد. نگرانی اصلی از مسوولیتپذیری احزاب سیاسی است. پیشنهادهایی مانند توصیه مقتدی صدر برای برگزاری رفراندوم در میدانهای اعتراض، بعید است که قابل اجرا باشند، باید یک فرد موجه، معتمد و شناخته شده که مورد رضایت مردم و مرجعیت باشد با اجماع گروههای سیاسی که شاکله پارلمان عراق را تشکیل میدهند
به عنوان نخستوزیر معرفی شود. در کنار همه مصایب این دوره دو ماهه اعتراضات در عراق، قطعا باید نقطه مثبت آن را هم دید، چراکه فشار مناسبی به احزاب و جناحهای سیاسی وارد شده است تا خارج از سهمخواهیها و منفعتطلبیها به فکر چاره برای آینده حکومت باشند.
به صورت کلی میتوان گفت علیرغم همه خشونتها و گستردگی اعتراضات، وضعیت عراق همچنان تحت کنترل است. بخش عمدهای از مردم عراق در خانهها ماندهاند و سکوت کردهاند.
فکر میکنید اعتراضات اخیر برای رهبران سیاسی تجربه کافی شده است تا رویکرد و عملکرد خود را عوض کنند؟
عقلای عراق میتوانند به تصمیمهای خوبی برسند و تصمیمهای مهمی بگیرند. اتفاقات اخیر قابل جبران است و رویکردها میتواند اصلاح شود.
به هر حال ادامه رویه کنونی برخی احزاب میتواند خطرات بزرگی برای عراق داشته باشد. درنتیجه عقلا و رهبران عراق باید تصمیمهای مهمی بگیرند.
فکر میکنید آیا نظام تقسیم قدرت برمبنای قومیت و مذهب در عراق دوام میآورد؟
به گمان من امکان بقای این نظام وجود ندارد و قطعا تغییر میکند. تغییر قانون اساسی قطعا به نفع مردم عراق است. تقسیم قدرت در عراق بسیار فسادآور و غیرمنصفانه است که توسط پل برمر، رییس حکومت اشغالگر امریکا در عراق ایجاد شده است. چه در عراق و چه در لبنان که سیستم مشابهی برای انتخاب حاکمان وجود دارد، معتقدم که چنین رویکردی به ضرر منافع مردم کشور است و باید به سمت یک ساختار متعارف سیاسی تغییر شکل دهد.
-
يکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۸:۵۵
-
۳۰ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/133251/