چهارمین روز در غیاب اصلاحطلبان
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - چهارمین روز در غیاب اصلاحطلبان
٣٥١
٠
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5868773
-->
ابتکار / متن پیش رو در ابتکار منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
چهار روز از ثبتنام انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی گذشت. تا اینجا اصولگرایان با جلوداری پایداری پیشرو بودهاند و افراد این طیف سیاسی اصولگرا هم در تهران و هم در شهرستانها یکی پس از دیگری ثبتنام کردهاند. ما میبینیم که در سه روز نخست ثبتنام داوطلبان انتخابات مجلس یازدهم، حضور وزرا و نمایندگان ادوار حامی محمود احمدینژاد و اعضای جبهه پایداری پررنگ بود، در روز چهارم، اما ثبتنام حامیان قالیباف بیش از همه به چشم آمد. با این حال روز چهارم هم به پایان رسید و خبری از اصلاحطلبان نشد. درواقع تا پایان ساعات روز چهارم ثبتنام انتخابات مجلس شورای اسلامی، شاهد حضور هیچ چهره شاخصی از جریان اصلاحطلبی نبودیم.
برخی میگویند این حضور کم تعداد شاید به خاطر عدم احراز صلاحیت برخی از کاندیداهای این جریان سیاسی باشد که ادامه این روند شانس اصلاحطلبان را برای تصاحب درصد قابل توجهی از صندلیهای سبز بهارستان به شدت کاهش خواهد داد و شاید از همین حالا بتوان گفت مجلس آینده، مجلسی با اکثریت اصلاحطلب نخواهد بود. در همین راستا نباید از استراتژی دقیقه نودی که در طی این سالها در فضای سیاسی کشور جا افتاده است چشمپوشی کرد. شاید کاروان بیرمق اصلاحطلبان منتظر هستند تا در دقیقه نود اعلام حضور کنند، شاید هم همان سردرگمی و نداشتن استراتژی و برنامه برای پایگاه اجتماعی خود عاملی بر این حضور بیرمق باشد.
اصلاحطلبان از ابتدای امسال که بحث انتخابات داغ شد هیچگاه موضع و استراتژی خود را در ارتباط با انتخابات اسفندماه 98 به طور واضح بیان نکردند. البته اجماعی هم در این رابطه نیز در این جریان وجود نداشت. همان بحث مشارکت مشروط و موافقان و مخالفان آن که در گزارشهای متعدد چاپشده در روزنامه «ابتکار» به آن پرداخته شد. درواقع جریان اصلاحات تا الان هم مشخص نکرده که استراتژیاش برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی چیست و بر اساس کدام راهکار و برنامه قرار است مشارکت سیاسی را بالا ببرد. این بیرمقی قطعا دلایلی داشته و دارد. در طی این سالها، این جریان سیاسی به خاطر عملکرد دولت تدبیر و امید نتوانست پاسخگوی مطالبات پایگاه اجتماعی خود باشد؛ چرا که حسن روحانی به هیچکدام از وعدههای انتخاباتی خود در رابطه با پایگاه اجتماعی که از او حمایت کرد عمل نکرد. همین امر باعث شد سرمایه اجتماعی این جریان سیاسی سرخورده و ناامید شود. آنها حتی از عملکرد نمایندگان مجلس شورای اسلامی که اکثریتشان مورد حمایت این پایگاه اجتماعی بود و به اسم اصلاحطلبی و در لیست آنها قرار داشتند نیز به شدت ناراضی بودند. بنابراین خیلی دور از انتظار نبود که سرخورده و ناامید شوند. اما در این راستا باید دید جریان اصلاحات برای جلوگیری از این روند و ریزش پایگاه اجتماعی خود چه کرده است.
حدود یک سال و نیم است که فعالان، نخبگان و چهرههای شاخص اصلاحطلب در این باره هشدار میدهند. در مصاحبهها و سخنرانیهای خود بر این امر تاکید کردند و کاملا واقف بودند. میدانستند ایراد کار کجا بوده و هست از ریزش تدریجی پایگاه اجتماعی خود باخبر بودند، اما برای جلوگیری و درمان آن راهکار و چارهای اندیشیده نشد. درواقع این جریان سیاسی بیش از آنکه به فکر استراتژی کارآمدی برای بازسازی و احیای سرمایه اجتماعی خود باشد و مشارکت سیاسی را بالا ببرد همچنان درگیر مسائل درون جناحی از قبیل کارآمدی شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، پارلمان اصلاحات و این اواخر طرح «سرا» بودند. درواقع میشود گفت یک سال و نیم اصل مسئله و مطلب را فراموش کرده و به ظواهر و چارچوببندیها پرداختند. اصل؛ احیای سرمایه اجتماعی و حفظ آن بود. پایگاه اجتماعی که بارها اعلام کرده بود که چه چیزی میخواهد و مطالبه آن چیست. در طی این سالها در جریان اصلاحات هیچ گفتمانسازی صورت نگرفت و تلاش نکردند چرخه نخبگان در این جریان سیاسی رخ بدهد.
شاید بتوان گفت اصلاحطلبان به تازگی فهمیدهاند که حضور در انتخابات بدون تاثیرگذاری دستاوردی نخواهد داشت، بلکه باعث میشود همان داشتهها را نیز از دست بدهند. هرچند که برخی معتقدند شرایط فعلی جامعه و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم، باعث بروز ناامیدی نسبت به آینده و بهخصوص انتخابات شده است و براینمبنا شاهد حضور مردم در پای صندوقهای رای نخواهیم بود. در شرایط کنونی دیگر فکر کردن به این مسئله که چگونه میتوان مقدمات شکلگیری یک مجلس خوب را فراهم کرد و آیا صرف حضور در این انتخابات کفایت میکند یا خیر، کارساز نیست. فرصت در اینباره زیاد بود، الان زمان اقدام است و اصلاحطلبان باید با در نظر داشتن همه شرایط تصمیم بگیرند. اینجا نباید فراموش کنند تضعیف و ریزش پایگاه اجتماعی به ضرر کل جریان اصلاحات است. اگر تصمیم ندارند در انتخابات مشارکت کنند باید به سمت احیای سرمایه اجتماعی و حفظ قدرت آن باشند. قطعا حضور در هرم مدیریتی حاکمیت برای پیگیری مطالبات و پیش بردن اهداف لازم و ضروری است، اما این در شرایطی نتیجهبخش خواهد بود که آنها حمایت سرمایه اجتماعی خود را داشته باشند. باید یک بدنه اجتماعی از آنها حمایت کند تا بتوانند برنامههای خود را اجرایی کنند.
این فضای یخزده سیاسی و انتخاباتی را میتوان به خوبی در جریان سیاسی اصلاحات مشاهده کرد. اصلاحطلبان که از ائتلاف دوره قبل خود در انتخابات مجلس نتیجه دلخواهی کسب نکردند همچنان معلوم نیست در این دوره آیا ائتلافی خواهند داشت یا نه؟ اگر ائتلافی قرار است در این دوره رخ دهد چگونه و براساس چه معیاری پایبندی به آن سنجیده میشود؟ ابهامات زیادی درباره چگونگی حضور این جریان سیاسی وجود دارد که ناشی از سردرگمی نخبگان و فعالان سیاسی آن است. آنها همه راههایی که در این شرایط پیش روی خود داشتند را امتحان کردند از رایزنی با شورای نگهبان تا معرفی سازوکارهایی چون طرح «سرا» که همان ابتدای کار با شکست مواجه شد. تا به اینجا، تارنمای انتخابات به گونهای است که احتمالا اصلاحطلبان حضور چشمگیری در انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی نخواهند داشت، هرچند باید منتظر روزهای آینده بود.
-
پنجشنبه ۱۴ آذر ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۳:۱۰
-
۶۴ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/135527/