نیاز به تغییر رویکرد امریکا
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - نیاز به تغییر رویکرد امریکا
k ١.٢
٢
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5877908
-->
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
مهدی ذاکریان| بهطور معمول مسائل انساندوستانه بر روابط سیاسی میتواند اثرگذار باشد و حتی باعث شود برخی کشورها خصومتها علیه یکدیگر را کاهش دهند یا حتی کمکهای بشردوستانهای را با یکدیگر مبادله کرده و در مواقع حساس نیز با یکدیگر ابراز همدردی کنند. بهطور مثال در ماجرای زلزله رودبار امریکاییها تلاش کردند که در آن مقطع ابراز همدردی کنند. در آن زمان نیز مرحوم هاشمی رییسجمهور ایران بودند. اکنون نیز در این مقطع کنونی مبادله زندانیان تاثیر مثبت اصلی آن برای خانوادههای دو طرف چه در ایران و چه در امریکا دارد. بنابراین میتوان گفت تاثیر تبادل زندانیان میتواند بسیار مثبت باشد. ولی اینکه گرهها و مسائل را حل کند، این برداشت غلطی است. یعنی اینکه ما به این امید باشیم که با انجام چنین مبادلاتی گرههای روابط ایران و اروپا باز شود برداشت نادرستی است، چراکه تنش میان دو طرف به عالیترین سطح رسیده است. بهطور مثال در اتفاقات اخیری که در ایران رخ داد هر چند این موضوع یک مساله داخلی محسوب میشود، اما در این موضوع داخلی، کشورهای همسایه و ایالات متحده امریکا و اسراییل مداخله کردند. زمانی هست که در این مسائل برخی کشورها در اظهارات خود مسائل انساندوستانه را بیان میکنند که چنین موضوعی یک عرف بینالمللی است و محل گله یا اعتراض نیست. اما در جایی شاهد آن هستیم که یک کشور معترضان را تحریک میکند تا یک جریان را به شورش و اغتشاش بکشاند. از همینرو این نوع اقدام حمایت از حقوق بشر یا حقوق ملت ایران نیست. امریکاییها علنا و به صورت شفاف در کنار سعودیها و اسراییلیها و به همراه شبکههای رسانهای که از این کشورها تامین مالی میشوند، تلاش کردند تا تنش در ایران را افزایش دهند. از همینرو اینکه امریکاییها تصور کنند با یک مبادله زندانیان، ایرانیها این نوع اقدامات را فراموش میکنند، سخت در اشتباه هستند.
اما نباید این نکته را فراموش کرد که دولت آقای روحانی به شدت علاقهمند است که مسائل و مشکلات خود را به خصوص در سطح بینالملل حل کند. از همینرو چراغهای سبز خود را به صورت شفاف روشن کرده، اما از سوی امریکا چراغها همچنان قرمز است. آنچه دیده میشود امریکاییها نهتنها تحریمها را متوقف نکردهاند، بلکه آن را افزایش میدهند و کماکان در مسائل داخلی ایران مداخله میکنند. اکنون چراغهای سبز دولت تحت شرایطی روشن شده است. شرط آن هم برداشتن تحریمها در چارچوب برجام است. در چنین شرایطی حتی در قالب 1+5 ایران حاضر است در سطح سران نیز حضور پیدا کند. ایران در شرایطی رویکرد مثبت خود را دنبال میکند و امریکا باید به این رویکرد مثبت پاسخ بزرگتری میداد. ما اکنون با یک موازنه نامتقارن مواجه هستیم. امریکا مانند ایران تحت فشار تحریم اقتصادی قرار نگرفته است و امکانات گستردهتری را نیز در اختیار دارد. ولی جمهوری اسلامی به دلیل تحریم ابزارهای محدودتری را در اختیار دارد، بنابراین هر نوع معامله ما با جامعه جهانی محدود یا کنترل شده و حتی در شرایطی تحت فشار جدی است، بنابراین اگر قرار به امتیاز دادن است باید کشوری این امتیاز را بدهد که از امکانات بیشتری برخوردار است. در این زمینه امریکاییها باید مدارای بیشتری را از خود در مقایسه با ایران نشان دهند. هرچند اکنون ایران تحت فشار قرار دارد اما باید بپذیرند که ایرانیها تحت فشار امتیازی نخواهند داد. امتیاز دادن و امتیاز گرفتن در شرایط برابر معنا پیدا میکند. ایران دیگر ایران دوران قاجار نیست که تحت فشار امتیاز بدهد. ایران تنها در شرایط برابر وارد مذاکرات برای پذیرش یک توافق خواهد شد. اکنون در مبادلهای که صورت گرفته نیز به شکل برابر یک زندانی از هر دو طرف آزاد شده است. ما اگر ارسال پیغام به نخستوزیر ژاپن و اعزام فرستاده ویژه را یک گام مثبت از سمت ایران بدانیم، در طرف مقابل قدم مثبت امریکا چیست؟ اکنون امریکا باید یک تغییر رفتاری را نسبت به ایران انجام دهد. امریکاییها متوجه برخی گرههای خود در مسائل خاورمیانه نیستند. در موضوع افغانستان، عراق، سوریه، یمن، بحرین و حتی عربستان سعودی امریکاییها با مشکل مواجه خواهند شد، زیرا وضعیت منطقه پیچیده، شکننده و مبتنی بر تحریکات گروههای افراطی و تروریستی است. امریکا و عربستان گروههای افراطی را در عراق ایجاد کردند که ثمره و نتیجه آن چیزی جز ناامنی در عراق و روی کار آمدن بعثیها و گروههای افراطی نزدیک به داعش نخواهد بود. بیشترین مشکلات را برای امریکا بعثیها و وهابیون رقم زدند. تصویر غلطی از ایران و فعالیتهای آن برای امریکاییها به وجود آمده است و این تصویر غلط توسط لابیهای صهیونیستی و سعودی در جهان غرب به وجود آمده است. امریکاییها این مسائل را به خوبی ارزیابی نمیکنند و در نهایت با مشکلات جدی در منطقه مواجه میشوند. آنها به غلط فکر میکنند مسائل و مشکلاتشان از سوی ایران است و فشار را بر ایران بیشتر میکنند. برهم زدن برجام از سوی امریکا تنها یک وعده انتخاباتی و رقابت با اوباما بود، برهم خوردن آن به دلیل ضعف هیچ یک از طرفین نبوده است، بلکه ترامپ و اطرافیانش کماکان در فضای انتخاباتی باقی ماندند و تحت تاثیر لابی صهیونیسم و سعودی بودند که بازنده توافق ایران با 1+5 بودند. امریکاییها به جد نیاز به تغییر دارند. اکنون اندیشکدهها و پژوهشکدههای امریکایی دچار یک ضعف عمده شدند و نکته دیگر اینکه یک بحث جدی در ایران وجود دارد که ایران به خوبی در نظام بینالملل معرفی نمیشود. بهطور مثال در کنفرانس امنیتی مونیخ جای فرمانده سپاه، ارتش، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییس ستاد کل نیروهای مسلح خالی است. باید ما در آنجاها نوع نگاه ایران را در خصوص مسائل بینالمللی تبیین کنیم و اقداماتی که ایران برای صلح و ثبات در منطقه انجام داده است را تشریح کند. اما حضور بینالمللی در راستای ارایه دیدگاهها به زبان جهانی و بهرهمندی از اندیشکدههای مفید خارجی که بتواند بر افکار عمومی تاثیرگذار باشد را نداریم. این راهکارهاست که میتواند جلوی لابیهای سعودی و صهیونیستی را بگیرد و ما اکثرا در این زمینهها به شکل شعاری برخورد میکنیم و اجازه میدهیم دیگران دیدگاههای بینالمللی ایران را تفسیر کنند و دیدگاه خود را به شکل مستقیم برای جهان خارج تبیین نمیکنیم.
-
يکشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۸ - ۱۹:۱۶:۰۲
-
۵۱ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/136160/