سرمقاله شرق/ طراحی اقتصاد بدون نفت
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - سرمقاله شرق/ طراحی اقتصاد بدون نفت
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6064030
٤
٠
شرق / « طراحی اقتصاد بدون نفت » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم سیدمصطفی هاشمیطبا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
رهبر معظم انقلاب در اجتماع اعضای نیروی هوایی ارتش فرمودند برخی افراد باهوش در داخل هیئت حاکمه آمریکا متوجه این موضوع (اقتصاد بدون نفت ایران) هستند و گفتهاند نباید بگذاریم ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند و بههمیندلیل باید مسیری را باز بگذاریم تا اقتصاد ایران به کلی از پول نفت جدا نشود.رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اقتصاد بدون نفت بیان کردند که اگر مسئولان هوشیارانه عمل کنند، میتوان با استفاده از شرایط تحریم، اقتصاد کشور را از وابستگی به نفت که عامل مهم بسیاری از مشکلات است، نجات داد.البته این اولین بار نیست که موضوع اقتصاد بدون نفت مورد توجه قرار گرفته است. بارها و بارها این امر از سوی ایشان تأکید شده و البته افراد و شخصیتهای دیگری هم چنین نظری در زمانهای مختلف داشتهاند. حتی یک بار مقام معظم رهبری در زمان ریاستجمهوری مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی در حضور رؤسای سه قوه و مردم درباره واردات بیرویه کالای تجملی ازجمله اتومبیلهای لوکس اعلام نگرانی کردند؛ ولی پس از آن تنها در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی واردات اتومبیل کم شد؛ اما در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد و آقای روحانی در 14ساله اخیر بیش از 14 میلیارد دلار اتومبیل، ازجمله اتومبیلهای بسیار لوکس وارد کشور شده است. بنای نگارنده این نیست که درباره علت انطباقنداشتن سیاستهای دولتهای مختلف با نظرات رهبری بحثی کنیم و بدانیم آیا عمل خلاف نظر ایشان به دلیل ولایینبودن دولتها و مجلس بوده یا دولتها و مجلس چارهای جز آن نداشتهاند و بهناچار چنین راهی را انتخاب کردهاند؛ بلکه میخواهم امروز که در محاصره اقتصادی هستیم (با بهرهگیری از سخنان مقام معظم رهبری) این تحریم را آغازی برای اقتصاد بدون نفت تلقی و اجرا کنیم و بررسی کنیم که چگونه چنین امری ممکن است؟با توجه به آنکه بیانات روز 19 بهمن 98 امری جدید نیست و قبلا نیز ایشان به این امر پرداخته و بر آن تأکید داشتهاند، ناچار باید از ذکر بیانات پیشتر ایشان و انعکاس آن در عملکرد دولتها و دیگر افراد مؤثر یاد کنیم و چون این امر به درازا میکشد، صرفا برای نمونه طراحی بودجه سال 99 پس از تأکیدهای قبلی ایشان بر اقتصاد بدون نفت را میآوریم. سازمان برنامه و بودجه بنا بر تصریح خودشان در سال جاری بودجه سال 99 را بهعنوان بودجه بدون نفت (البته با فروش روزانه یک میلیون بشکه) تقدیم مجلس کرد و مجلس و در ابتدا کمیسیون تلفیق کلیات آن را تصویب کردند. دقت در بودجه تهیهشده نشان میدهد که اولا منطبق با سیاست بودجهبندی بدون نفت نیست و ثانیا مسائل ارزی کشور (که اصل اول اقتصاد بدون نفت است و بسیاری از نهادهای اقتصادی کشور به آن نیازمندند) در آن دیده نشده (که البته در بودجه دولت نمیتواند بیاید) و ثالثا تبعات اجزای بودجه برای آینده مبهم است (مثل فروش 80 هزار میلیارد تومان اوراق قرضه) و صدالبته تحلیلهای مختلفی از سوی افراد مختلف درباره بودجه و پیامدهای آن داده شده؛
ولی دولت و مجلس به آن توجهی نکردهاند و ظاهرا ترجیعبند «چارهای جز این نیست» که در 40 سال گذشته تکرار شده، همه را قانع کرده است و این در حالی است که بودجه سال 99 پیشخور منابع سالهای آینده است و در حقیقت دولت و مجلس امیدوارند در سالهای آینده باز هم نفت را بیشتر بفروشند تا جبران مافات بشود. در اینکه اقتصاد بدون نفت امر خوبی است، تردیدی نیست. هم آدمهای ولایی و حزباللهی به آن معتقدند و هم اقتصاددانان سکولار و هم اقتصاددانان نهادگرا و هم اقتصاددانان سوسیالیست (که البته بخشی از آنان آدمهای ولایی و حزباللهی هستند). میخواهم در اینجا این سؤال را مطرح کنم که وظیفه اینان که یا ولایی هستند یا ادعای ولایی دارند یا این ادعا را ندارند؛ ولی دل در گرو ایران و آینده ایران دارند و دائم از آینده ایران، امید به آینده، سرنوشت کشور و... صحبت میکنند، در پی بیانات رهبری چیست و چگونه باید باشد. حقیقت آن است که چون اقتصاد بدون نفت مستقیما با الگوی زیست مردم ارتباط دارد و کسی نمیخواهد مسئولیت آن را برعهده بگیرد، همه و همه از طرح جزئیات و تبعات این کار احتراز میکنند و از برنامهریزی درباره آن احتراز میکنند و صرفا با نام آن زندگی میکنند؛ اما برخورد عملی با آن نداشته و بدون طرح و برنامه و توضیح و گفتوگو بهناچار به آن تن میدهند و به ضربالمثل «اسمش را نیاور، خودش را بیاور» جان میبخشند. علت این انفعال هم آن است که تا مجبور به کار نشویم، از استقبال از آن کار احتراز میکنیم؛ حتی اگر بر ما ثابت شده باشد که آن کار خوب است؛ مثل همین اقتصاد بدون نفت که حال پس از تحریمها سازمان برنامه و بودجه به شکل کاملا ظاهری به یاد آن افتاده؛ درحالیکه موضوع آن سالهاست که از سوی رهبری بیان شده است. تأکید رهبری درباره نظر برخی هوشمندان آمریکایی بسیار بجاست. البته اگر آمریکا هوشمندی کامل و استراتژی درستی درباره ایران داشته باشد، باید سعی کند بهترین روابط را با ایران داشته باشد. نهتنها تحریمها را بردارد و به برجام بازگردد بلکه باید ویزا را یکطرفه بردارد، به سرمایهگذاران آمریکایی اجازه دهد و حتی تشویق کند که در ایران سرمایهگذاری کنند. آنوقت است که با تمایلاتی که در ایران در سالهای گذشته وجود داشته و سبک زندگی دارد مثل سبک زندگی آمریکایی میشود، بهطور بسیار طبیعی رابطه اقتصادی ایران با روسیه و چین کاهش مییابد. هرگاه امکانات فروش نفت بیشتر شده و ارز بیشتری به کشور وارد شده، دروازهها بر کالاهای غربی باز شده و علاوه بر کالاهای آمریکایی معماری و زندگی مصرفی آمریکایی رواج پیدا کرده است. مسئولان یا نتوانستهاند یا نخواستهاند با آن مبارزه کنند. اینک اگر بخواهیم با جدیت موضوع اقتصاد بدون نفت را پیگیری کنیم، لازم است به برنامهریزی در این زمینه بپردازیم. وظایف فقط بر عهده سازمان برنامهوبودجه نیست که بعد از برنامه ارائهشده و بودجه تنظیم شده، همه در جایگاه منتقد قرار بگیرند. در برنامه باید به جزئیات پرداخت و تبعات آن را در زندگی مردم احصا کرد. میتوانم به برخی نکات که باید در برنامه به آن پرداخته شود، اشاره کنم:
1- وضع درآمدهای دولت با توجه به هزینههای سنگین دولت که رو به تزاید است (حقوق کارکنان دولت، بازنشستگان، یارانههای نقدی، یارانههای غیرنقدی) چگونه خواهد بود و محل درآمدهای دولت و رقم آن مشخص شود. همچنین سرنوشت طرحهای عمرانی نیمهتمام دولتی چه خواهد شد و اعتبار آن چگونه تأمین میشود. آیا موضوع کمشدن حقوق کارکنان، حذف یارانهها، حذف بودجه برخی نهادهای غیرمولد مورد توجه قرار میگیرد؟
بهطور مثال نهاد ریاستجمهوری در سالهای گذشته بیش از صدبرابر به کارکنان آن افزوده شده است.
2- قیمت ارز و طلا در بازار چقدر خواهد شد؟ چگونه باید قیمتها کنترل شود.
3- وضع تغذیه مردم، واردات مواد اولیه، نهادههای دامی و مواد غذایی چگونه خواهد شد. کشاورزی به چه صورت خواهد بود. کنترل محیط زیست و مشکل آب و فاضلاب شهرها و آب کشاورزی با توجه به شرایط فعلی چه خواهد شد.
4- ادامه کار صنایع و تأمین قطعات و مواد اولیه مورد نیاز چگونه خواهد بود.
5- با توجه به عدم تصویب FATF و قطع احتمالی رابطه بانکی با دنیا مبادلات ارزی با چه کشورهایی و چگونه خواهد شد و کیفیت کالای صادراتی و نیز بازگشت ارز آنها از چه طریقی امکانپذیر است.
6- هرچند پرداختن به اقتصاد بدون نفت موجب اشتغال در کشور میشود اما طبعا برخی مشاغل از دست خواهد رفت و باید مشاغلی که از دست میرود احیا شود.
7- موضوع گردشگری که میتواند جایگزین پول نفت شود به چه صورت خواهد بود و چگونه تسهیلات زیربنایی تبلیغی و رفتاری برای آنان فراهم خواهد شد. نکاتی که ذکر شد، فقط بخشی از مسائلی است که در برنامهریزی باید مدنظر باشد. نباید این کار را صرفا بر دوش سازمان برنامهوبودجه انداخت و بعد بگوییم آنها غربزده هستند و نمیخواهند. تجربه نشان داده است که آدمها فقط شعار میدهند. بهویژه از اقتصاددانان مجمع تشخیص مصلحت که اصرار بر عدم تصویب لایحه FATF دارند و اقتصاددانان مطرح و بارزی هستند و نیز افراد اقتصاددانی که فریاد ولایی بودنشان بلند است، انتظاراتی وجود دارد.
-
پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۱:۰۷
-
۲۶ بازديد
-
-
نسیم گیلان
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/155307/