بزرگنمايي:

نسیم گیلان - چطور در زندگی کارمندی‌ نیز کارآفرین باشیم؟
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6067404
٠
٠
هفته‌نامه شنبه / شناسایی کارآفرینان درون‌سازمانی اغلب دشوار است. این نوع کارکنان عموما خودراه‌انداز، بلندپرواز و هدفمند هستند. این افراد در بیشتر اوقات قادر به حل مشکلات‌شان هستند و پیشنهادهایی برای بهبود فرآیندها عرضه می‌کنند.
مفهوم روند کارآفرینی به روشی گفته می‌شود که به کارکنان اجازه می‌دهد در سازمان یا شرکت خود همانند یک کارآفرین عمل کنند. کارآفرینان درون‌سازمانی افراد باانگیزه، فعال‌ و عملگرا هستند که ابتکار عمل درباره یک محصول یا خدمت نوآورانه را در دست می‌گیرند.
در همین حال کارآفرینان درون‌سازمانی می‌دانند که ناکامی در پیگیری فعالیتی که به آن مشغول هستند، مانند یک کارآفرین به معنای پرداخت زیان شخصی نیست و سازمان/شرکت‌شان این نوع زیان را برعهده می‌گیرد.
بنابراین ویژگی‌های کلیدی این نوع افراد را می‌توان به این ترتیب خلاصه کرد:
کارآفرینان درون‌سازمانی در داخل سازمان رفتاری همانند یک کارآفرین دارند.
داشتن انگیزه، عملگرا و فعال‌بودن از ویژگی‌های کارآفرینان درون‌سازمانی است و برخورداری از توانایی رهبری و نگاهی فراتر از چارچوب‌ها این افراد را متمایز می‌کند.
کارآفرینی درون‌سازمانی یک گام به سمت کارآفرین‌شدن است، این افراد می‌توانند آموخته‌های خود از چنین فعالیت‌هایی در داخل سازمان را برای توسعه گروه و کسب‌وکار خودشان به کار گیرند.
شناخت کارآفرینی درون‌سازمانی
یک کارآفرین درون‌سازمانی فضا و محیط فعالیت را برای کارکنان به گونه‌ای فراهم می‌سازد که از مهارت‌های کارآفرینی‌شان استفاده کنند تا هم سازمان و هم خودشان از منافع این فعالیت بهره‌مند شوند. این اقدام به کارکنان آزادی عمل کافی برای تجربه‌کردن و کسب توانایی رشد در داخل سازمان را می‌دهد.
کارآفرینی درون‌سازمانی در شرایطی که در تلاش برای یافتن بهترین راهکارها هستیم، موجب رشد ویژگی خودگردانی و خودکفایی می‌شود. به عنوان نمونه، شاید لازم باشد یکی از کارکنان درباره موضوعی پژوهشی را انجام داده و راه‌حلی را پیشنهاد دهد، تا روند کاری سازمان درباره مشتریان را کارآمدتر سازد یا منافعی در زمینه فرهنگ سازمان ایجاد کند.
شناسایی کارکنانی با قابلیت کارآفرینی توسط کارفرمایان اهمیت زیادی دارد. ترویج‌نکردن ویژگی کارآفرینی یا به رسمیت نشناختن کارمندانی که این روحیه ذاتی را نشان می‌دهند، برای سازمان زیانبار است. کارفرمایانی که صاحبان این روحیه را تشویق می‌کنند، امکان بهره‌مندی از این امکان را برای آن بخش یا کل سازمان خود فراهم می‌کنند.
حفظ موقعیت چنین کارکنانی ‌موجب بروز نوآوری یا رشد می‌شود و سازمان‌هایی که به این موضوع توجه نکنند، خود را از ثمرات کارآفرینی محروم کرده و ممکن است که مسیر ناکامی شرکت/سازمان را هموار سازند.
کارآفرینان درون‌سازمانی قادر به حل مسائل مشخصی از قبیل افزایش بهره‌وری یا کاهش هزینه هستند. این نوع کارها نیازمند مهارت‌های سطح بالاست از جمله توانایی رهبری و تفکر خارج از چارچوب که به طور مشخص مربوط به وظایف آنها می‌شود‌
شناسایی کارآفرینان درون‌سازمانی اغلب دشوار است. این نوع کارکنان عموما خودراه‌انداز، بلندپرواز و هدفمند هستند. این افراد در بیشتر اوقات قادر به حل مشکلات‌شان هستند و پیشنهادهایی برای بهبود فرآیندها عرضه می‌کنند.
از طرفی چنین افرادی ممکن است مخاطره پذیرش چند وظیفه همزمان را بپذیرند که حتی احتمالا از انجام برخی از آنها راضی نیستند، اما در این مسیر به دنبال درگیری در چالش‌های جدید هستند؛ اما یکی از تفاوت‌های آنان با کارآفرینان آن است که چنین افرادی برای پیشبرد برنامه کارآفرینی‌شان منابع سازمان را درگیر می‌کنند در حالی‌که کارآفرینان برای پیگیری برنامه‌شان منابع شخصی را به کار می‌گیرند.
ملاحظات ویژه
کارآفرینی درون‌سازمانی گامی به سوی کارآفرینی است. کارآفرینان درون‌سازمانی می‌توانند خلاقیت خود را توسعه داده و در خدمت بهبود خدمات یا محصولات در حوزه کسب‌وکارشان درآورند و این کار را بدون درگیر‌شدن در مخاطراتی انجام می‌دهند که به‌ طور معمول همراه با کارآفرینی است.
به کار بستن چنین مهارت‌هایی به عنوان بخشی از یک گروه اجازه می‌دهد تا آنها نظریات و راهبردهایشان را در بوته آزمون قرار دهند تا روشن شود کدام‌یک بیشترین کارایی را در حل مسائل دارد. همچنین ممکن است این افراد بخشی از یافته‌هایشان را به شکلی به‌کار گیرند که موجب خلق کسب‌وکار خودشان شود و به جای بهره‌مند‌کردن سازمان، به سمت بهره‌برداری از منافع تلاش خود بربیایند.
انواع و ویژگی‌های کارآفرینان درون‌سازمانی
با ملاحظه کارکنان در همه گروه‌های سنی که در پی حل مشکلات برمی‌آیند، راه‌حل‌های گوناگونی با سودمندی بیشتر پیشنهاد می‌شود که برای هر کس در سازمان منافعی دارد. کارآفرینان درون‌سازمانی به دنبال خلاقیت، استقلال و معنادار‌کردن کارشان هستند.
نسل جدید هزاره مایل هستند طرح‌های خودشان را برای بهبود و پیشرفت کار سازمان ارائه کنند. کارآفرینان درون‌سازمانی قادر به حل مسائل مشخصی از قبیل افزایش بهره‌وری یا کاهش هزینه هستند. این نوع کارها نیازمند مهارت‌های سطح بالاست از جمله توانایی رهبری و تفکر خارج از چارچوب که به طور مشخص مربوط به وظایف آنها می‌شود.
آنها همچنین مخاطره انجام کارها را می‌پذیرند و مسیر خلاقیت در یک کسب‌وکار را دنبال می‌کنند تا به هدف بهبود خدمات یا محصول دست یابند. کارآفرینان درون‌سازمانی موفق تا زمان آزمودن طرح‌هایشان و رسیدن به نتیجه مطلوب، احساس راحتی نمی‌کنند.
آنها قادر به درک تمایلات عمومی بازار و تطابق آن با نیازهای شرکت برای حفظ آن در خط مقدم رقابت هستند. ویژگی کارآفرینی سازمانی بخشی از استخوان‌بندی سازمان و نیروی پیش‌برنده آن به سمت آینده است.
نمونه‌های کارآفرینی درون‌سازمانی
رمزی هایداموس، رئیس فناوری‌های نوکیا‌ را معمولا به خاطر ابتکاراتش به عنوان نمونه یک کارآفرین درون‌سازمانی معرفی می‌کنند. یکی از کارهایش این بود که تصمیم گرفت در نخستین سه ماه شروع کارش در این جایگاه شغلی در سال2014، دفاتر مجزا را از بین ببرد.
او معتقد بود که فضای کاری باز به تشریک دیدگاه‌ها کمک کرده و ارزش‌های جدیدی را برای سازمان خلق می‌کند. همچنین او با بیش از 100‌مهندس به صورت انفرادی مصاحبه کرد تا مشخص کند چه فناوری‌هایی امکان بیشتری برای موفقیت در بازار را در آن زمان برای شرکت فراهم می‌کند.