شیوه رفتار رسانهای در روزهای بحران
مقالات
بزرگنمايي:
نسیم گیلان - شیوه رفتار رسانهای در روزهای بحران
سایز متن الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6089339
٠
٠
شرق / متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
در ابتدای کتابچهای که سال 2014 مرکز پیشگیری و مدیریت بیماریهای دپارتمان خدمات انسانی و سلامت ایالات متحده آمریکا درباره تعامل با رسانهها در زمانه بحران منتشر کرد، سه جمله بسیار کوتاه و روشن آمده: «اولین باشید، حقیقتگو باشید، معتبر باشید». این احتمالا جانمایه تمام آن چیزی است که ساختار حاکمیتی مدیریت بحران باید ضمن مواجهه رسانهای با کروناویروس، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، کشتهشدگان حوادث آبانماه یا هر موضوع مرتبط با امنیت جانی و روانی شهروندان به خاطر داشته باشد.
«بدون رسانه رخدادها به پایان نمیرسند»
عصر جمعه بود که اینسو و آنسو شایعه متوقف نگهداشتن صفحات نخست روزنامههای اصلی کشور برای انتشار یک بیانیه مهم به گوش رسید اما روزنامهها بازهم با تیترهای یک همیشگی منتشر شدند؛ چند ساعت بعد، بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح روی خروجی خبرگزاریها بود. در سده بیستویکم که سرنوشت واقعیات را انعکاس آنها در افکار عمومی معلوم میکند، میتوان گفت هر اتفاقی در وهله نخست یک رخداد رسانهای محسوب میشود و باید با این نگاه برای آن برنامهریزی کرد. ماجرای عدم شفافیت تعداد کشتهشدگان حوادث آبانماه را نیز بر همین مبنا میتوان بازبینی کرد و بهسادگی به این نتیجه رسید که تا وقتی حاکمیت برای وجه رسانهای رخدادها رسمیتی قائل نباشد، هیچ وضعیت ناخوشایندی به پایان نخواهد رسید. به رسمیت نشناختن رسانهها و مواجهه رسانهای از سوی حاکمیت تا امروز در رخدادهای مختلف تبعات ناخوشایند بسیاری به وجود آورده و موجب تشدید عوارض شده است. باوجوداین امیدواریم رویه یادشده برای مورد کروناویروس صدق نکند و این مستلزم آن است که به پیشنهادهای طرحشده در این متن توجه شود.
چون در غیر این صورت ماجرا میتواند به یک بحران ملی تمامعیار بدل شود؛ یک بحران ملی که تمام نهادهای حاکمیتی به نوبه و سهم خود جزء بردارهای مؤثر در آن خواهند بود.
«تعهدات رسانه به اجتماع را جدی بگیرید»
کروناویروس را نهتنها میتوان که باید علاوه بر یک موضوع مرتبط با حوزه سلامت و پزشکی، پدیدهای ذیل امر رسانه نیز بدانیم؛ چراکه یک اپیدمی با نرخ فراگیری قابلتوجه است. یک اپیدمی در سال 2020 میلادی حضور خود را در کشوری نشان داده که رسانههایش عمیقا از فقدان مرجعیت رنج میبرند. این یعنی اگر ساختار حاکمیتی مدیریت بحران میخواهد امر اطلاعرسانی را بهطور کامل نبازد، چارهای جز در پیش گرفتن یک رویه جدید استاندارد و مشخص ندارد. حال پیش از طرح پیشنهادهای عملیاتی، مجموعهای از بدیهیات را با کمک کتابچه راهنمای تعامل با رسانهها که سال 2014 توسط مرکز پیشگیری و مدیریت بیماریهای دپارتمان خدمات انسانی و سلامت ایالات متحده آمریکا منتشر شد، مرور میکنیم:
الف- بحرانها خود رخدادهای رسانهای بهشمار میروند و سازمانهای حاکمیتی دخیل در امر مدیریت بحران گزینهای جز درک این واقعیت ندارند که دیگر نمیشود موضوعات را با بلندگوی دستی اطلاعرسانی کرد و رسانهها بهویژه در فقره مواجهه با یک اپیدمی نقش فوقالعاده مهمی دارند. این طبیعی است که مسئولان امر مدیریت بحران رسانه و دستاندرکاران آن را مزاحم بدانند اما واقعیت این است که هیچکدام از اقدامات سختافزاری برای مدیریت بحران بدون عملکرد سالم وجه اطلاعرسانی و رسانهای، کارکرد نخواهند داشت.
ب- روزنامهنگاران و خبرنگاران وظیفه دارند اطلاعاتی را منتشر کنند که خود آن را «صادقانه» و «بیطرفانه» میدانند و از سوی دیگر مسئولان اغلب میپندارند خبرنگاران باید اطلاعاتی را منتشر کنند که در راستای اهداف و رویکردهای ساختار حاکمیتی مدیریت بحران است؛ از همین رو یادآوری این نکته ضروری است که رسانه یکی از اعضای ساختار حاکمیت نیست، واجد اهداف و رویکردهای خود است و در جامعه آزاد تعهدهای مشخص دیگری به جامعه دارد. ساختار حاکمیتی مدیریت بحران باید نقش و جایگاه رسانه را درک و انتظارات خود را در یک رابطه دوطرفه و تعاملی تعریف کند.
ج. فهم این واقعیت حیاتی است که گزارشگران، خبرنگاران و روزنامهنگاران، هیچ خبر و تیتری را نمیپذیرند، مگر آنکه بتوانند درباره آن پرسشگری کنند و در نهایت نیز خود تصمیم میگیرند که اطلاعات تأمینشده از سوی ساختار حاکمیتی مدیریت بحران را به چه شکل در اختیار مخاطبان خود قرار دهند. با خبرنگاران نباید بهمثابه کارمندان ادارات دولتی برخورد کرد؛ به اهالی رسانه «پیشنهاد دهید؛ دیکته نکنید».
د. ممکن است ساختار حاکمیتی مدیریت بحران این انتظار را از گزارشگران و خبرنگاران داشته باشد که صرفا اخبار مثبت را پوشش دهند؛ اما رسانه نیز متعهد است تا واقعیت را بیطرفانه و صرفنظر از همراستابودن یا نبودن با استنباط حاکمیت از وضعیت منتشر کند.
«گامهای عملیاتی مشخصاند»
اخبار ابتلا و مرگ چند نفر از هموطنانمان بر اثر کروناویروس، بهطور ناقص در پلتفرمهای مختلف در حال گسترش است و از آنجا که واجد حداقلهای یک خبر استاندارد نیست، اغلب در سطح شایعه میماند و کارکرد اطلاعرسانی پیدا نمیکند؛ در نتیجه بهجای آگاهی مردم، بر اضطراب و هیجانشان میافزاید. برای دستیابی به یک ساختار اطلاعرسانی منظم با کارکرد مثبت که منجر به ترومای جمعی نشود، برداشتن چند گام عملیاتی از سوی حاکمیت ضروری است.
1. تشکیل ستاد رسانهای بحران
2. برداشتن حجاب امنیتی
3. بسیج رسانه ملی
4. سخنگویی فعال ستاد بحران.
مرکز پیشگیری و مدیریت بیماریهای دپارتمان خدمات انسانی و سلامت ایالات متحده آمریکا، یک سخنگوی ایدئال ستاد بحران را واجد خصایص بارز «همدردی، مشروعیت، صلاحیت، صراحت، تعهد و مسئولیتپذیری» میداند و بر این نکات تأکید میکند:
الف. سخنگوی ستاد بحران بهمحض وقوع رخداد باید در رسانهها حضور مستمر داشته باشد و «دیده شود».
ب. سخنگوی ستاد بحران باید بهطور شفاف توضیح دهد چه افراد و سازمانهایی متولی کدام قسمتهای فرایند مدیریت بحران هستند.
ج. سخنگوی ستاد بحران باید همدردی صادقانه ساختار مدیریت بحران با داغدیدگان و آسیبدیدگان را بهطور مستمر یادآور شود.
د. سخنگوی ستاد بحران باید شفاف باشد و صرفا اطلاعات دقیق را ارائه کند و همچنین بهطور مستمر یادآور شود چه چیزهایی را درباره بحران میدانیم و چه چیزهایی را هنوز نمیدانیم.
ه. سخنگوی ستاد بحران تحت هر شرایطی باید از ابراز نظرات شخصی و طرح حدس و گمان بپرهیزد و قولی ندهد که بعدها خلاف آن ثابت شود.
و. سخنگوی ستاد بحران باید نیازهای اصلی رسانهها را درک کند، در دسترس گزارشگران و خبرنگاران باشد و بهطور منظم اخبار را بهروز نگه دارد.
ز. سخنگوی ستاد بحران باید نماد ارائه پیامی واحد از سوی ساختار حاکمیتی مدیریت بحران باشد.
«اصالت با سرعت نیست»
در این بین، رفتار درست ساختارهای حاکمیتی در امر رسانه، در بهترین حالت میتواند صرفا بستری را برای عملکرد سازنده خود رسانهها فراهم کند؛ پس از آن، دیگر کار رسانههاست که بتوانند به مأموریت خود عمل کنند. رویکرد درست برای گزارشگران و خبرنگاران در زمان بحران روشن است؛ چون ابتلای جمعی به یک اضطراب مشترک، ایجاب میکند که کدهای حرفهای روزنامهنگاری سازگار با شرایط تغییر کنند. برای مثال، اگر وظیفه اصلی روزنامهنگار در حالت عادی گزارش واقعیت به مخاطب از تمام ابعاد است، شرایط بحران میطلبد تا گزارشگر و خبرنگار علاوه بر التزام مستمر به حقیقت، حفظ امید و استمرار جریان زندگی را نیز بهطور مشخص جزء وظایف خود بدانند و بهواسطه آسیبپذیری بیشتر اقشار مختلف مردم، بدون آنکه احساساتی شوند، به نگاه انسانی خود فرصت بروز دهند. بهتر است همکاران ما در شرایط بحرانی به این توصیهها عمل کنند:
1. اصالت با صحت اخبار است.
2. برای یافتن منابع رسمی و مسئولیتپذیر تلاش کنید.
3. فاصله خود را با ساختارهای حاکمیتی حفظ کنید
4. زندگی ادامه دارد.
«خود را نجات دهیم»
با گذشت چند ماه از حوادث آبان و شفافیتی که هنوز درباره تعداد کشتهشدگان وجود ندارد و با مسائلی که موضوع هواپیمای اوکراینی به اعتماد مردم وارد کرد، حالا نوبت آن است که کروناویروس را نه «یک ماجرای دیگر»، بلکه فرصتی برای صادقبودن بدانیم؛ فرصتی برای نجات اعتماد مردم به خودمان که منتظرش نبودیم، ولی رخ داد؛ فرصت ناگزیری که دوست نداشتیم دست دهد، ولی حالا یک واقعیت است.
لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/158414/