نسیم گیلان

آخرين مطالب

یادداشت طنز/ «تولد پردردسر در کافه شهروزخان» از مونا زارع مقالات

یادداشت طنز/ «تولد پردردسر در کافه شهروزخان» از مونا زارع
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - روزنامه شهروند / روزهایی که در کافه تولد داریم ولوله عجیبی برپاست. پنج صبح هنوز هوا روشن نشده بود که دلم طاقت نیاورد و آمدم جلوی در کافه و دیدم در کافه باز است و شهروزخان جلوی در را دارد جارو می‌کند. برای همین روزهای تولد برای ما یک روز عادی نیستند و البته اینکه نخستین‌بار است کسی تصمیم گرفته در کافه ما تولد بگیرد هم بی‌تأثیر نیست. روز قبل از تولد پسری آمد کافه و گفت هر روز از جلوی کافه‌مان رد می‌شود و به این فکر می‌کند که اینجا بهترین کافه برای غافلگیرکردن تولد کسی است؛ چون به ذهن هیچ‌کس نمی‌رسد توی همچین کافه‌ای برایش تولد گرفته‌اند. من و شهروزخان هم چون دو هفته‌ای می‌شد که لنگ پول بودیم، تمام توان‌مان را برای بکارگیری عضلات لبخندمان انجام دادیم و با رویی گشاده گفتیم به کافه ما لطف دارید و برای خودتان است. برای اینکه حرفه‌ای به نظر برسیم به مهران گفتیم کمی از کسی که تولدش است برایمان بگوید تا با توجه به روحیاتش کافه را چیدمان کنیم و مهران برایمان گفت تولد نامزدش نیلوفر است که یک هفته‌ای می‌شود از نروژ برگشته و هنوز فرصت نکرده‌اند همدیگر را ببینند و عاشق رنگ صورتی است. شهروزخان هم برای اینکه کافه به سلایق نیلوفر نزدیک شود سنگ‌تمام گذاشت و صابون مایع دستشویی کافه را صورتی کرد و جلوی در ورودی هم یک گلدان صورتی گذاشت که به نظرش اگر دستشویی باز می‌شد این دو با هم‌ هارمونی خوبی در دکوراسیون کافه ایجاد می‌کرد. تقریبا تا ساعت شش همه چیز برای تولد آماده بود. شهروزخان پشت دخل نشسته بود و داشت خاطرات نخستین تولد در کافه را می‌نوشت تا بعد از مرگش توی کتاب زندگینامه‌اش لحاظ شود. مهران با کت‌وشلوار بالای میز نشسته بود و هر چند دقیقه عرقش را پاک می‌کرد که از روی صندلی بلند شد و گفت: اومد!
چراغ‌های کافه را خاموش کردیم و مهران انتهای سالن با فشفشه‌ای ایستاد و در کافه باز شد و گفت: «ایناهاش جناب سروان. چراغ‌ها رو هم خاموش کرده کثافت». چراغ‌ها را روشن کردیم. نیلوفر با پلیس و چند سرباز وسط کافه ایستاده بود. یکی از سربازها دوید سمت مهران و فشفشه را از دستش گرفت و پلیسی که کنار نیلوفر ایستاده بود، گفت: «خجالت نمی‌کشی دختر مردمو می‌کشونی مکان‌های مشکوک در تاریکی؟!» مهران گفت: «نامزدمه آقا!» نیلوفر دست به سینه ایستاده بود و گفت: «جناب سروان هنوز خبری نشده! نه عقدی چیزی منو کشونده تو خرابه تاریک.» شهروزخان از پشت دخل بلند شد و گفت: «خرابه چیه بچه! سروان کافه‌مون مدلش این شکلیه!» نیلوفر به قیافه مهران نگاه کرد و گفت: «آخه این‌همه کافه! این آشغال‌دونی چیه آدم شک می‌کنه. من از چند نفر پرسیدم گفتن اونجا خرابه‌اس کسی نمیره. خیلی مشکوک بود.» من می‌دانم شهروزخان آخرش از سکته و تحقیر می‌میرد نه سرطان. او به نیلوفر خیره شده بود و صدایش را صاف کرد و گفت: «بفرمایید بیرون. مارو بگو کافه رو صورتی طراحی کردیم واسه این خانم. برو ببینم کدوم کافه برات مایع دستشویی صورتی می‌ریزه.» با نعره آخر شهروز کافه را خالی کردند و یک ساعتی من و شهروزخان در سکوت کافه را تمیز کردیم که در کافه باز شد و مهران با کیک دوطبقه‌اش وارد کافه شد و گفت: «چایی دارید با کیک توی خرابه بخوریم؟» گفتم: «صاحب تولد کجاست پس؟‌« کیک را گذاشت روی میز و گفت: «مایع دستشویی صورتی لیاقت می‌خواست!»
نویسنده: مونا زارع

لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/200400/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

توضیح سفیر ایران در فرانسه درباره حادثه دیروز پاریس

جزئیات افزایش نرخ کرایه تاکسی، مترو و اتوبوس از امروز

با تمام توان پیگیر حل مشکلات جامعه ایثارگری استان هستیم

جایگاه و شان ایثارگران معزز در این نظام بسیار بالا و ویژه است

پاسخگویی سلمانی به جامعه ایثارگری در میز خدمت نماز جمعه تبریز

برگزاری اولین همایش حقوق شهروندی و ایثار استان کرمان با حضور مدیرکل حقوقی و معاضدت قضایی بنیاد شهید و امور ایثارگران

دیدار دکتر رئیسی با مادر شهیدان طوسی و مادربزرگ شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان

خارج کردن تومور بزرگ از بدن کودک 10ساله

افتتاح 3 طرح هادی و آسفالت راه روستایی در شهرستان فومن

نوسان قیمت طلا و سکه در بازار رشت تا ساعت 10

ماجرای صدای انفجار مهیب در گناوه چه بود؟

واکنش اتحادیه اروپا به حادثه انفجار در اصفهان

اراذل و اوباش آستارا از کف خیابان‌ها‌ شدند

خارج کردن تومور بزرگ از بدن کودک 10ساله در رشت

بخشی از کتاب/ وقتی طوفان تمام شد...

فراخوان مشمولان اعزامی پایه خدمتی اردیبهشت ماه

مسافران گیلان و دغدغه‌ای که برچیده شد

صحبت های شنیدنی دکتر شکوری درباره ازدواج

استان ایلام مفتخر به حضور 6 هزار ایثارگر ارتشی است

فراخوان مشمولان اعزامی پایه خدمتی اردیبهشت ماه سال 1403

برگزاری نخستین جشنواره گندم، نان و شیرینى در جزیره کیش

نمایش انیمیشن پاندای کونگ فو کار 4 درسینما لبخند کیش

غزل سعدی: عاشقانه یا عارفانه؟

جزئیات دقیق درباره حمله به کنسولگری ایران در پاریس

اهالی این استان‌ ها از امروز منتظر بارش باران باشند

اهمیت مدح و ثنای الهی در جلد هشتم «طعم شیرین خدا»

اولین دوره مسابقات اسب دوانی گیلان برگزار شد

تقویم روز و اوقات شرعی گیلان ، اول اردیبهشت 1403

دل ز جان برگیر و در بر گیر یار مهربان

گلایه مردم از ساخت تقاطع های غیرهمسطح در رشت

سبز شدن باغ‌های گیلان با سوغات کاشف السلطنه

آتش گرفتن یک واحد آپارتمانی در شهر رشت

مهار آتش سوزی یک واحد آپارتمانی در شهر رشت

صحبت های شنیدنی دکتر الهی قمشه ای

شب شعری با عنوان «وعده صادق» در شهرستان لاهیجان

راهپیمایی نمازگزاران درمحکومیت جنایات رژیم کودکش اسرائیل

چاپ پنجمین جلد مجموعه تاریخ ایران‌زمین درباره طاهریان و آل بویه

پاکسازی محوطه پل تاریخی بلوردکان لنگرود

اراذل و اوباش آستارا دستگیر شدند

من پیر فنا بدم جوانم کردی

عکس/ اولین دوره مسابقات اسب‌دوانی گیلان برگزار شد

تو مثل منی برف...

گرامیداشت فرزندان گلکون کفن 2 شهرستان گیلان

دستگیری 6 نفر از مخلان نظم و امنیت در آستارا

دیده شدن یک قلاده پلنگ ایرانی در رودبار + فیلم

«تاریخ سازی» با «تاریخ شفاهی»

محبت کردنشون خیلی جالبه

پیام تسلیت مدیرکل بنیادآذربایجان غربی در پی درگذشت همکار خادم الشهدا حجت الاسلام «مصطفی حاجی حسینلو»

رونمایی از مجموعه شعر «پیراهن تو کنار پیراهن من» در صومعه‌سرا

پای «وعده صادق» روی نفس اسراییل/ امنیت خط قرمز ایرانی‌ها