سرمقاله مردم سالاری/ جمیل یا جمال؟!؛ معرفت افزایی عاشورایی
چهارشنبه 20 شهريور 1398 - 08:39:53
|
|
نسیم گیلان - سرمقاله مردم سالاری/ جمیل یا جمال؟!؛ معرفت افزایی عاشورایی ١ ٠ مردم سالاری / « جمیل یا جمال؟!؛ معرفت افزایی عاشورایی » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم بهروز پورسینا است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید: در چهارشنبه گذشته، توفیق انتشار یادداشتی با عنوان «محرّم و صفر، ماههای برکت» نصیب این قلم شد که در آن با روش عاشورا پژوهی، برخی از بیانات امام راحل در این باره تبیین شد و فرازهایی مورد تحلیل قرار گرفت که احیانا، مسبوق به سابقهای نبوده است. مصادف شدن نگارش یادداشت حاضر با روز عاشورای حسینی نیز بهانهای شد تا با تمسک به مدد الهی، متن و عنوان یادداشت حاضر نیز به تحلیل دیگر مسائل مرتبط با عاشورای حسینی اختصاص یابد. در آن یادداشت عرض شد که حقیقت عاشورا، ظاهری دارد و باطنی و آن بطن نیز بواطنی دیگر که دسترسی به هر سطح از حقایق ظاهری و باطنی عاشورا به سطح دانش و معرفت افراد باز میگردد که البته، معرفت کامل آن فقط نزد خاندان عصمت و طهارت میباشد. در همین راستا و برای درک بهتر از کلام بلند رسول اکرم (ص) که در منابع معتبر اهل سنت نیز بارها از لسان خاتم الانبیاء نقل حدیث شده است که فرمودند: حسین منّی و انا من حسین؛ در فهم بخش اول این حدیث گرانقدر نبوی، افراد کمتر دچار چالش میشوند اما بخش دوم یعنی انا من حسین که یعنی رسول الله از حسین هستند را نمیتوان به صواب درک کرد مگر با معرفت افزایی عاشورایی. نگارنده در این مجال کوتاه و در حد بضاعت مزجات، سه نکته دیگر از مسائل مرتبط با حقایق ظاهری و باطنی عاشورا را که شاید در دیگر مکتوبات نباشد، مورد تحلیل و تفسیر قرار میدهد. نکته اول: پیرامون بخشی از سخنانی میباشد که بین امام حسین (ع) و اصحاب عاشوراییشان در خیمه و در شب عاشورا تبادل شده است در آنجا که حضرت ابا عبدالله الحسین خطاب به حضرت قاسم ابن الحسن علیهم السلام سوال میفرمایند: «کیف الموت عندک»؟ پسر برادرم مرگ در نزد تو چگونه است و این نوجوان 13 ساله در جواب حضرت میفرماید: «احلی من العسل»؛ تمامی مستندات شنیداری و مکتوب که این قلم در بیان معنی این پاسخ به زبان فارسی به آنها مراجعه کرده است عبارت «شیرینتر از عسل» را معادل احلی من العسل ذکر کردهاند. نکتهای را که نگارنده در نظر دارد تا توجه خوانندگان محترم یادداشت را به آن جلب کند نه صرفا ارائه بیان صحیحتر فارسی این عبارت نورانی است بلکه به این مهم اشاراتی میشود که شرط لازم برای دریافت سطوح کاملتر و بالاتر از حقایق عاشورایی و سایر معارف الهی و دینی، داشتن امعان نظر و تدبّرهای بایسته و شایسته است. نکته ظریفی که در این ترجمه تا حدودی از آن غفلت شده است اینکه معنی شیرینتر از عسل، در سمع و نظر شنونده پارسی زبان یک تبادر کاملی را نمیکند زیرا هر چیزی اگر شیرینتر از عسل باشد که لزوما شیرینی مطلوبی نیست! پس برای بیان فارسی احلی من العسل چه عبارتی را باید به کار برد که عبارت کاملا جامع و مانع باشد؟ صحیح تر این است که اینطور به فارسی بگوییم، «طعم مرگ در رکاب تو عمو جان گوارا تر از طعم گوارای شیرین عسل است» یا «شیرینی مرگ در رکاب تو عمو جان، گواراتر از عسل است»؛ پس دقت شود که در ترجمه احلی من العسل از ترجمه «گواراتر از عسل» یا عبارتهای فوق الذکر میبایست استفاده شود. نکته دوم: در زیارت عاشورا خطاب به حضرت سید الشهداء عرض میکنیم یا ثار الله و ابن ثاره. به استناد به همین فراز از زیارت در کلام فارسی، بسیاری واژه «ثار» را به خون ترجمه کرده اند و بالطبع امام حسین و امام علی علیهما السلام را به خون خدا تعبیر میکنند. البته، در نسخ معتنابهی از ترجمههای مکتوب از بزرگان، به درستی آمده که ثارالله یعنی کسی که منتقم خون به ناحق ریخته اش، خود خداوند تبارک و تعالی است و خون بهایش را خداوند میگیرد. با این حال، بسیاری بدون توجه به تفاوت میان کلمه عربی «دَم» با «ثار»، امام حسین ع را خون خدا میخوانند. همین کم توجهی باعث بیان خطا از قصد معصوم علیهالسلام در به کار بردن کلمه ثار الله برای سیدالشهداء و امیرالمومنین میشود! پس بدون توجه به این دقایق ظریف در فرهنگ اهل بیت و قیام عاشورا، نمیتوان به مراتب بالاتری از معرفت الهی و عاشورایی رسید. نکته سوم: پس از به اسارت گرفتن خاندان اهل بیت و کاروان همراه سید الشّهداء، ابن زیاد ملعون خطاب به اسرای کربلا بخصوص حضرت زینب سلام الله علیها چنین گفت که ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت و کشت و نشان داد که آنچه میگفتید دروغی بیش نبود. حضرت زینب(س) خطاب به او فرمود: «ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود (که از خاندان ماست) گرامیداشت و از پلیدی پاک گردانید؛ جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدکار دروغ نمیگوید و بد کار ما نیستیم بلکه دیگرانند و ستایش مخصوص خداست». ابن زیاد لعنت الله علیه گفت: دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟! و حضرت زینب (س) در پاسخ فرمودند: «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا». وارث مصائب کربلا و پیام آور عاشورا زینب کبری در همین عبارت کوتاه، بلندترین معارف الهی را در کلام تاریخیشان بیان کردهاند منتها، در تبیین آن دقت لازم معرفتی نمیشود. تقریبا همه، این عبارت را چنین تعریف میکنند که حضرت فرمودهاند که من چیزی ندیدم بجز زیبایی و قلیل ترجمههایی هم که جمیلا را به درستی زیبا و نه زیبایی ترجمه کرده اند باز چنین تعبیر میکنند که آنچه برای ما اهل بیت اتفاق افتاد رسوایی و مصیبت نبود بلکه همه زیبا و زیبایی بود؛ یعنی همه کلمه «جمیل» را به حوادث و وقایع عاشورا و عاشورایی تعبیر و ترجمه و تفسیر میکنند؛ نگارنده تاکید میکند با آنکه این تعابیر غلط نیست اما دقیق هم نیست. قبل از بیان دقیق مفهوم ما رایت الا جمیلا، استشهاد به روایتی میکنیم که هم از نبی اکرم (ص) و هم از امیرالمومنین علی (ع) نقل شده است که فرمودهاند: «إن الله جمیلٌ یُحِبُّ الجمال» یعنی خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد. اگر عقیله بنیهاشم میفرمودند که «ما رایت الا جمالا»، آنگاه ترجمههای متواتری که به آن اشاره شد که من ندیدم جز زیبایی کاملا درست بود اما زینب سلام الله علیها، در پاسخ فرمودند که «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا». جمیل در اینجا، ذات باری تعالی است، یعنی من ندیدم بجز خداوند تبارک و تعالی را به جلوه و صفت جمیل؛ توضیح اینکه خداوند دارای صفات جمالی و جلالی است که فضل و نصرت، رحمت، مغفرت، عفو و مانند آن در صفات جمالی و عدل، انتقام، عذاب و نظایر آن در صفات جلالی خداوند بیان میشود. صفات جمالی و جلالی البته تعاریف دیگری نیز دارد اما ورود به آن در این یادداشت، مدخلیّتی ندارد. پس میبینیم که کلام عقیله بنیهاشم بسیار بلندتر از ترجمههای رایج از ما رایت الا جمیلا میباشد. زینب کبری به ولایت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السّلام به مقام و مرتبه شهود الهی به صفت جمیل رسیدهاند و از جمیل صادر نمیشود مگر جلوههای جمال و زیبایی. جلوه و ظهور تامّ جمال از جمیل در واقعه عاشورا، خود امام حسین (ع) میباشند و وقایع عاشورا نیز برای کسی که به مرتبه لقاء الهی به صفت جمیل رسیده است، چیزی نمیبیند جز جمال یعنی زیبایی.
http://www.gilan-online.ir/fa/News/118514/سرمقاله-مردم-سالاری--جمیل-یا-جمال؟!؛-معرفت-افزایی-عاشورایی
|