اوو مورالس در گفتوگو با "اشپیگل": تقلب در انتخابات دروغ است
يکشنبه 17 آذر 1398 - 19:16:03
|
|
نسیم گیلان - اوو مورالس در گفتوگو با "اشپیگل": تقلب در انتخابات دروغ است ٢١٤ ٠ لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5877897 --> روزنامه شهروند / متن پیش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست نوشین اسدی| اوو مورالس بعد از گذراندن سه دوره ریاستجمهوری در بولیوی در نهایت از قدرت کنار گذاشته شد. برخی میگویند علیه او کودتا شده است و برخی نیز معتقدند او در نتیجه اعتراضات سراسری مجبور شد قدرت را ترک کند. او در گفتوگو با اشپیگل از کودتا سخن گفته و مدعی شده است تنها به این دلیل کنار گذاشته شد چون میخواست صدای رسای طبقه فقیر باشد. آقای مورالس! عنوان شما چیست؟ باید چه صدایتان کنیم؟ آقای رئیسجمهوری سابق؟ بعد از استعفای من، دیگر نمیتوانید رئیسجمهوری خطابم کنید. از سوی دیگر پارلمان هنوز استعفای مرا نپذیرفته است. حامیان من در پارلمان بولیوی هنوز از من حمایت میکنند. مخالفان شما میگویند به خواست خودتان از قدرت کنار رفتید. کودتا علیه من از مدتها پیش برنامهریزی شده بود. این کودتا زمانی شروع شد که آنها شروع به سوزاندن عروسکهایی کردند که شبیه به من بود. سپس آنها اسناد انتخابات را از بین بردند و خانههای برخی از حامیان من و روسای اتحادیهها را به آتش کشیدند. سپس پلیس اقدامات غیرقانونی انجام داد و نیروهای نظامی علیه قانون اساسی شورش کردند و خواستار استعفای من شدند. آیا میشود نام این را استعفای خودخواسته گذاشت؟ من استعفا کردم تا جان تعداد بیشتری از مردم بولیوی به خطر نیفتد. سازمان کشورهای آمریکایی شما را متهم کرده است که در نتیجه انتخابات دست بردهاید. اتفاقا به همین دلیل است که گروههای چپگرا و دولتهای میانهروی آمریکای جنوبی به این سازمان بیاعتماد هستند. این سازمان حامی منافع اهالی قدرت و ثروت است. اشتباه من این بود که به ناظران انتخابات اعتماد کردم. آنها با کسانی که پشت کودتای بولیوی بودند، ائتلاف کردند. اما ناظران انتخابات اسنادی را از دستکاری انتخابات منتشر کردهاند. این گزارش اولیه است. در گزارش نوشته شده موارد تخلف از قانون و مشکلاتی وجود داشته است، اما در این گزارش به هیچوجه تصریح نشده که من در انتخابات تقلب کردهام. از میان ٣٥هزار صندوق در سراسر کشور، ناظران انتخاباتی ٧٢ صندوق را بررسی کردهاند و حالا اعلام میکنند من در مقایسه با انتخابات قبلی رأی بیشتری به دست آوردهام، اما این صندوقهایی بود که به مناطق روستایی و غیر برخوردار تعلق داشت؛ جایی که بهطور کامل به من رأی میدهند. من از لوئیس آلماگرو، دبیر کل سازمان کشورهای آمریکایی خواستم چند روز صبر کنند و بعد گزارش خود را اعلام کنند، چراکه ممکن است این گزارش موجب شود برخی در کشور کشته شوند، اما او درخواستم را رد کرد. این تصمیم کاملا سیاسی بود و به هیچ وجه نمیتوان آن را قانونی دانست. برای اینکه انتخابات به دور دوم نرود، شما باید ١٠درصد بیشتر از رقیب خود کارلوس مزا رأی میآوردید. وقتی نتایج اولیه اعلام شد به نظر میرسید شما رأی لازم را بهدست نیاوردهاید. سپس شمارش آرا ناگهان متوقف شد و وقتی دوباره آغاز شد همه چیز تغییر کرد و وضعیت شما بهتر شد. موارد تخلفی که سازمان کشورهای آمریکایی گزارش کرد به اپوزیسیون آسیب زد. شمارش رسمی آرا هرگز متوقف نشد. شمارش رسمی بهصورت عمومی و علنی در جریان بود و نمایندگان همه احزاب در آن نقش داشتند. به این نتایج هرگز اعتراض نشد و نتیجه نهایی نیز براساس همین شمارش است. به همین دلیل، من خواستار شمارش جدید و صندوق به صندوق و رأی به رأی شدم. میدانستم ممکن است اشتباهات طبیعی رخ داده باشد. این اشتباهات در هر انتخاباتی ممکن است رخ دهد، اما نمیشود اسم این اشتباهات را تقلب گذاشت. انسان اشتباه میکند. تنها کاری که باید بکند این است که به اشتباه خود اعتراف و آن را تصحیح کند. چرا در شمارش وقفه ایجاد شد؟ در نخستین دور اعلام نتایج، هفتدرصد از رقیب خود جلوتر بودم. بنابراین گفتم با در نظر گرفتن رأی مناطق روستایی ما برنده خواهیم بود. ژنرالی که خود شما منصوب کرده بودید، خواستار استعفای شما شد. نقش ارتش در استعفای شما چه بود؟ همیشه با نیروهای نظامی رابطه خوبی داشتم. تنها رئیسجمهوری در تاریخ بولیوی هستم که خدمت نظامی خود را بهطور کامل انجام داده است. همیشه رفتار خوبی با نیروهای نظامی داشتم و آنها را با بالگرد و هواپیما تجهیز کردهام، اما حالا مجبورم در تلویزیون ببینم آنها سلاحهایشان را علیه مردم به کار میگیرند. از همه بدتر رفتار پلیس بود. اگر آنها علیه من شورش نکرده بودند، میتوانستیم کودتا را خنثی کنیم. از زمان استعفا، بیش از ٣٠ نفر از حامیان شما در رویارویی با نیروهای دولتی کشته شدهاند. آیا بولیوی در آستانه جنگ داخلی است؟ آنهایی که کودتا را به راه انداختند مسئول این مرگها هستند. تا قبل از اینکه استعفا کنم، پلیس و نیروهای ارتش حتی به سمت یک نفر هم شلیک نکرده بودند، اما در تلویزیون دیدم بعد از استعفای من آنها از بالگرد به سمت معترضان شلیک میکردند. این صحنهها خیلی مرا غمگین کرد. آنها برادران و خواهران فقیر مرا میکشند. این افراد تنها کشاورزانی ساده هستند. حامیان شما خواستار به راه افتادن جنگ داخلی شدهاند و برخی از شهرها و روستاها را در اختیار خود گرفتهاند. آیا شما نمیتوانید آنها را کنترل کنید؟ من خشونت را محکوم میکنم؛ این را بارها گفتهام. اما با در نظر گرفتن تحقیر فقرا در بولیوی، این سطح از خشونت واکنشی طبیعی محسوب میشود. چه کسی مسئول این آشوب است؟ همه آنهایی که نتیجه انتخابات را به رسمیت نمیشناسند مسئول این آشوب هستند. کارلوس مزا، رهبر اپوزیسیون و لوئیس فرناندو کاماچو، رئیس کمیته مدنی سانتا کروز مسئول این آشوبها هستند. کاماچو خانوادهای بسیار نژادپرست دارد. پدرش حامی دیکتاتوری ژنرال هوگو بنزر بود و از این راه ثروت زیادی به جیب زد. ادعای تقلب در انتخابات بهانه این افراد برای سرنگونی من بود. شما همچنین گفتهاید دولت آمریکا مسئول این اتفاقات است. وقتی برای اولینبار رئیسجمهوری شدم، کارگران معدن که در زمان دیکتاتوری نظامی رنج بسیاری متحمل شدند، به من هشدار دادند مراقب سفارت آمریکا در بولیوی باشم. در سال ٢٠٠٨، ما سفیر آمریکا را از کشور اخراج کردیم چون علیه دولت بولیوی توطئه میکرد. در طول همین انتخاباتی هم که برگزار شد به معاون سفیر آمریکا در بولیوی زنگ زدم، چراکه سفارت آمریکا در نواحی روستایی علیه من تبلیغ میکرد. آمریکا اولین کشوری بود که کودتاگران را در بولیوی به رسمیت شناخت. جانین آنز، رئیس مجلس سنای بولیوی خود را رئیسجمهوری دولت موقت خوانده است. آیا شما او را به رسمیت میشناسید؟ او مشروعیت خود را از کجا به دست آورده است؟ او خود را رئیسجمهوری خوانده و ارتش هم از او حمایت کرده است. این دولت انتقالی نیست؛ این دیکتاتوری است. شما خواستار گفتوگوی ملی شدهاید. آیا این گفتوگوی ملی شامل جانین آنز هم میشود؟ ما از جامعه جهانی خواستهایم این گفتوگو را تسهیل کند. ما سه شرط داریم. نخست اینکه قبل از آغاز مذاکرات، کمیسیونی شکل بگیرد و نام افرادی را که مسئول مرگ مردم و حامیان من هستند، اعلام کند. این حملات جنایت علیه بشریت است و مجرمان نباید بیمجازات رها شوند. دوم اینکه اگر کسی به دادگاه کشانده شد، دادگاهها باید دقیقا براساس قانون اساسی تشکیل شود. درحال حاضر، افرادی محاکمه میشوند که تنها جرمشان این است که عضو دولت من بودهاند. احساس گناه میکنم، چون وزرای کابینه من به دادگاه فراخوانده شدهاند. سوم اینکه کشتارها باید متوقف شود. بر اساس قانون اساسی بولیوی، رئیسجمهوری جدید باید تا ماه ژانویه انتخابات جدید را برگزار کند. فکر میکنید این اتفاق بیفتد؟ مهلت برای این کار تا ٢٢ ژانویه است. نمیدانم کودتاگران چه خواهند کرد. آیا شما کاندیدا خواهید شد؟ به لحاظ قانونی میتوانم در انتخابات شرکت کنم، اما اگر کاندیدا نشدن من به برقراری صلح در کشور کمک کند، کاندیدا نخواهم شد. شما پیش از این سه دوره پیاپی رئیسجمهوری بودید. چرا تصمیم گرفتید برای چهارمینبار کاندیدا شوید؛ با توجه به اینکه بیشتر مردم بولیوی در رفراندومی به این ایده شما نه گفتند؟ من به قدرت نچسبیدهام. دادگاه قانون اساسی نامزدی مرا تأیید کرد. من از خانوادهای بهشدت فقیر میآیم و وقتی هشت سالم بود کار کردن را شروع کردم. من حتی قصد نداشتم رئیس اتحادیههای کارگری شوم، اما کشاورزان کوکا مرا وادار به پذیرش این پست کردند. این روند ادامه یافت تا اینکه امکان رئیسجمهوری شدن من به وجود آمد. رئیسجمهوری شدن رویای من نبود. هیچ برنامهای برایش نداشتم، اما قبولش کردم چون دیگر نمیتوانستم سرکوب و بیعدالتی را تحمل کنم. اما اینطور به نظر میرسید که شما به قدرت چسبیدهاید و قصد رها کردنش را ندارید. مخالفان شما را متهم میکنند که قصد داشتید دیکتاتوری سوسیالیست مثل ونزوئلا در بولیوی بسازید. بدون عدالت اجتماعی، هیچ صلح و آرامشی وجود نخواهد داشت. ما با برنامههای اجتماعی خود توانستیم فقر مطلق را از ١٥درصد به هشتدرصد برسانیم. من از مدلی اقتصادی حمایت کردم که رشد اقتصادی برایمان به ارمغان میآورد، بدون اینکه به صندوق بینالمللی پول وابسته شویم. اخیرا رشد اقتصادی ما حتی از شیلی هم بالاتر بود. ما برخلاف توصیههای صندوق بینالمللی پول بخش انرژی را ملی اعلام کردیم، اما واقعیت این است که همه از مدل و ضد امپریالیستی ما خشمگین شدند. اما شما قوه قضائیه را کنترل میکردید و همین باعث میشد قدرت بی حد و حصر داشته باشید. همیشه به قانون احترام گذاشتهام. اگر روزی قرار باشد برای سوءاستفاده از قدرت محاکمه شوم تنها به این دلیل خواهد بود که احتمالا وکیل خوبی نداشتهام. رئیس نشدم که به ثروت و قدرت برسم. رئیسجمهوری شدم چون کشورم را دوست داشتم. بولیوی منابع معدنی زیادی دارد؛ برای مثال معادن لیتیوم؛ مادهای که در باتری خودروهای الکتریکی استفاده میشود. مدعی شدهاید یکی از دلایل سرنگونی شما وجود این معادن بوده است. چرا؟ ما قرارداد خیلی خوبی با آلمان داشتیم که به این کشور اجازه میداد کارخانه لیتیوم را در بولیوی راهاندازی کند، اما این قرارداد درنهایت عملی نشد. بعضیها دوست ندارند بولیوی مواد خام خود را فرآوری کند. اما گفته میشود شما مانع انجام این پروژه شدید. من برای انجام این کار استراتژی داشتیم، اما از آنجایی که دیگر رئیسجمهوری نیستم نفوذی در پروژههای بزرگ ندارم. مطمئن هستم کودتاگران این پروژه را تعلیق خواهند کرد. جانین آنز، رئیس دولت موقت اعلام کرده است اگر به بولیوی برگردید، شما را به جرم فساد و تقلب در انتخابات محاکمه خواهد کرد. من مسئول برگزاری انتخابات نیستم. قبلا هم به قتل و تجارت مواد مخدر متهم شدهام. همه شواهد تقلبی از کار درآمد. بنابراین خوب میدانم چه راهی در پیش گرفتهاند. هیچ ترسی هم ندارم، چون نه فاسد هستم، نه در انتخابات تقلب کردهام. جانین آنز مدعی است درگیریها در بولیوی از خارج از کشور کنترل میشود و مأمورانی از ونزوئلا و کوبا جنبش شما را هدایت میکنند. آیا درست است؟ واقعیت این است که بسیاری از اتباع ونزوئلا به بولیوی آمدند تا علیه من تبلیغ کنند. ما بیش از یکهزار نفرشان را دیپورت کردیم چون به لحاظ سیاسی فعال بودند. تا آنجا که به کوبا مربوط میشود، احترام زیادی برای فیدل کاسترو قائل هستم. او به ما کمک کرد تا نظام سلامت را در بولیوی راهاندازی کنیم. پزشکان کوبایی بیش از ٧٠٠ عمل جراحی مجانی در بولیوی انجام دادند. من اسم این را اتحاد میان فقرا میگذارم. آمریکای لاتین حالا بیش از هر زمانی بعد از جنگ سرد از لحاظ ایدئولوژیکی دچار شکاف و اختلاف شده است. به نظر میرسد دلیلش اتفاقاتی است که در ونزوئلا افتاده است. برای ونزوئلا احترام زیادی قائلم. چاوز و حالا مادورو توانستهاند در مقابل دخالت آمریکا در ونزوئلا بایستند و کودتا را خنثی کنند. او محاصره اقتصادی را نیز پشت سر خواهد گذاشت. مادورو اقدامات خشنی علیه مخالفانش انجام داد و روزنامهنگاران و چهرههای سیاسی را به زندان انداخت. آیا واقعا به او بهعنوان الگو نگاه میکنید؟ چندسال است خانم مرکل در آلمان در رأس قدرت است؟ مدعی نمیشوم او دیکتاتور و تمامیتخواه است، به این دلیل که ١٦سال است قدرت را در دست دارد. این مقایسه اشتباه است. آلمان نظام پارلمانی دارد و پارلمان میتواند دولت را در هر زمانی تغییر دهد. در نظام ریاستی نظیر ونزوئلا این کار امکان ندارد. چه زمانی قصد دارید به بولیوی بازگردید؟ هر وقت ممکن باشد. دلم برای کشورم و کارم تنگ شده است. هر روز از ساعت ٥ صبح تا ١٠ شب کار میکردم.
http://www.gilan-online.ir/fa/News/136161/اوو-مورالس-در-گفتوگو-با-"اشپیگل"--تقلب-در-انتخابات-دروغ-است
|