دههای پرتنش در انتظار امریکا و اروپا
شنبه 28 دي 1398 - 19:44:06
|
|
نسیم گیلان - دههای پرتنش در انتظار امریکا و اروپا k ١.٥ ٠ لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/5991411 --> اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست هیل/ حمله امریکا به سردار سلیمانی باعث افزایش اختلافات با متحدان اروپایی واشنگتن شده است. روابط کشورهای آن سوی اقیانوس اطلس با امریکا به حداقل رسیده است. اروپا و امریکا بر سر موضوعات مختلف، از بحث ایران و تجارت با چین گرفته تا تغییرات آب و هوایی، با هم اختلاف نظر دارند و در غرب چند دستگی به وجود آمده است. بسیاری از اروپاییها دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا را مقصر به وجود آمدن این شرایط میدانند و در واقع برخی مسوولیتها مشخصا بر عهده دولت ترامپ است، اما تنشهای موجود میان اروپا و امریکا بسیار فراتر از شخص ترامپ است. اگر اقدامی برای اصلاح شرایط انجام نشود، امریکا و اروپا بیشتر از هم دور خواهند شد، صرف نظر از اینکه پس از انتخابات 2020 چه کسی ریاست کاخ سفید را بر عهده خواهد گرفت. تنشهای میان امریکا و اروپا موضوع جدیدی نیست. جنگ عراق یکی از مهمترین اتفاقاتی بود که بین امریکا و اروپا اختلاف انداخت. با این حال تنشهای قبلی بر سر سیاست بوده است. امروز مفهوم و ارزش اتحاد کشورهای دو طرف اقیانوس اطلس زیر سوال رفته است. دونالد ترامپ اولین رییسجمهور امریکاست که به جای تحکیم اتحاد با اروپا، آن را تضعیف کرده است. او بیش از آنکه اتحادیه اروپا را متحد خود بداند، آن را نوعی تهدید فرض کرده و موجب از بین رفتن اطمینان در ناتو شده است. بسیاری از اروپاییها فکر میکنند با خروج ترامپ از کاخ سفید، اختلافات آنها با واشنگتن از بین خواهد رفت. روی کار آمدن یک رییسجمهور جدید قطعا تنشها را کاهش خواهد داد. این شخص احتمالا تعهدات امریکا در قبال ناتو را مجددا اجرا میکند، همان نگرانیهای اروپا درباره تغییرات آب و هوایی و روسیه را دارد و – در صورت وجود اختلافنظر- به جای پیام توییتری از مذاکرات خصوصی استفاده میکند. با این وجود، پس از یک دوره کوتاه، اروپاییها به احتمال زیاد ناامید خواهند شد، چراکه میبینند بسیاری از اختلافات آنها با امریکا هنوز بر سر جای خود است و این نشاندهنده واگرایی طولانی مدت منافع امریکا و اروپاست. پنج موضوع وجود دارد که تنشهای میان امریکا و اروپا را در دهه 2020 افزایش میدهد، صرفنظر از اینکه چه کسی ریاست کاخ سفید را بر عهده خواهد گرفت. اول، تنش بر سر میزان هزینههای دفاعی. اروپاییها که زیر چتر امنیتی امریکا قرار گرفتهاند، احتمالا میخواهند همچنان نسبت به واشنگتن در این زمینه کمتر هزینه کنند. ناامیدی امریکا از هزینههای دفاعی کم اروپا تنها مختص دولت ترامپ نیست و در ادامه نیز وجود خواهد داشت. در واقع، اگر رییسجمهور آینده امریکا تصمیم به کاهش هزینههای دفاعی بگیرد و از اروپا بخواهد تا این شکاف را پر کند، احتمال تشدید تنشها وجود خواهد داشت. به همین ترتیب، تنشهای تجاری نیز لزوما تحت رهبری دولت جدید امریکا کاهش نمییابد. دوم، تنشهای موجود با چین. در حالی که رویکرد جمهوریخواهان و دموکراتها نسبت به پکن سختگیرانهتر شده است، اروپاییها - با توجه به رشد منافع اقتصادی خود- تمایلی ندارند بین روابط امنیتی خود با امریکا و گسترش روابط تجاری و سرمایهگذاری با چین یکی را انتخاب کنند و این موضوع خشم واشنگتن را بیشتر خواهد کرد. سوم، منافع امریکا در اروپا – که در نتیجه نفوذ جنگ سرد در سیاست خارجی امریکا به وجود آمده است- در این دهه به روند نزولی خود ادامه خواهد داد. این طور که استدلال میشود، جنگ سرد جدید با چین است. محور سیاست خارجی امریکا در هر دولتی که روی کار بیاید، کشورهای حوزه اقیانوس آرام خواهد بود نه اقیانوس اطلس. چهارم، با ظهور قدرتهای جدید، توانایی امریکا برای تسلط بر جهان فروکش کرده و محدود به جامعه داخلی این کشور خواهد شد. اروپاییها در راستای همان روندی که امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه شروع کرده است، به ایجاد ارتباط با دیگر کشورها مانند روسیه و چین اقدام میکنند. در نهایت، چه بر سر موضوع ایران باشد یا تغییرات آب و هوایی، اروپاییها در طول چند سال گذشته به شکلی که برای دولتهای قبلی غیرقابل تصور بوده، به مخالفت با امریکا روی آورده و به آن عادت کردهاند. این مشکل به راحتی حل نمیشود. اکنون اروپاییها میدانند که حتی اگر رییسجمهور بعدی امریکا متحد اروپا باشد، هر لحظه ممکن است واشنگتن مجددا رویکرد ترامپ را در پیش گیرد. بر این اساس آنها از شراکت با امریکا طفره خواهند رفت. برقراری یک رابطه قوی میان کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس هم به نفع امریکا و هم اروپاست. با ورود به دهه جدید میلادی، احتمالا با از بین رفتن نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین و ظهور عصر جدیدی در رقابت بر سر قدرت روبهرو خواهیم بود؛ اتحاد کشورهای غربی برای مقابله با قدرت نوظهور چین و انتقامجویی روسیه ضروری است. خبر خوب برای دو طرف این است که مسیر پیشرو هموار است. با این حال، اتحادیه اروپا و امریکا نیاز به تجدید عهدنامههای خود دارند. چه کاری از دست آنها بر میآید؟ از نظر اقتصادی یک توافقنامه تجاری جدید میان اتحادیه اروپا و امریکا به واشنگتن کمک میکند، اروپا را از چین دور کرده و هر دو را قادر میکند تا در حوزه بینالملل، استانداردها و «قوانین جادهای» جدیدی را تدوین کنند. از نظر سیاسی، ایالات متحده و اتحادیه اروپا میتوانند رویکردهای مشترکی در مورد ایران، روسیه، چین، سوریه و سایر چالشها اتخاذ کنند و از نظر نظامی نیز هر یک از آنها میتوانند دوباره به ناتو متعهد شده و ناتو را نه تنها به عنوان یک نهاد نظامی بلکه به عنوان یک محفل سیاسی مجددا سازماندهی کنند. متاسفانه اکنون تنها احتمال ایجاد چند مورد از تغییرات بالا وجود دارد. تا زمانی که این تغییرات اعمال شود، اروپاییها باید این تفکر را که پس از ترامپ تنشهای میان کشورهای دو سوی اقیانوس اطلس از بین میرود، کنار بگذارند. ترجمه هدیه عابدی
http://www.gilan-online.ir/fa/News/147885/دههای-پرتنش-در-انتظار-امریکا-و-اروپا
|