چرا کرونا را جدی بگیریم؟
سه شنبه 6 اسفند 1398 - 11:29:22
|
|
نسیم گیلان - چرا کرونا را جدی بگیریم؟ سایز متن الف الف لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد! http://akhr.ir/6098177 ٧٨٦ ٠ اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست کوروش احمدی/ این روزها بار سنگینی بر دوش دولت است. وظیفه انسانی و قانونی رسانهها ایجاب میکند، به دور از منازعات سیاسی از مسوولان کشور حمایت کنند و باتوجه به پروتکلهای مربوط به دوران شیوع بیماری، مرجعیت وزارت بهداشت را تاکید و ترویج کنند، جلوی مخدوش شدن آن را بگیرند. معالوصف با حفظ قواعد و رعایت اصول حرفهای میتوان کاستیها را متذکر شد و منصفانه، مسوولان را نقد کرد. یکبار دیگر تصریح و تاکید میکنم که علیرغم همه اختلافنظرها، برای عبور کمهزینه از بحران کرونا بهترین کار آن است که به مسوولان امر و متخصصان وزارت بهداشت اعتماد کنیم و توصیهها و دستورالعملهای ایشان را جدی بگیریم. در این میان از نقد سازنده نیز پروا نکنیم و همواره از طریق رسانه مسوولان را دلالت به خیر کنیم. یادداشتی در ذیل از آقای کوروش احمدی میخوانید که از همین موضع است. من تخصصی در هیچ یک از رشتههای پزشکی و بهداشتی ندارم؛ اما به دلیل 4 سال کار و همنشینی با متخصصان سازمان بهداشت جهانی در ژنو به عنوان نماینده ایران آشنایی مختصری با بهداشت عمومی و نیز سازوکار نهادهای بهداشتی در ایران و جهان یافتهام. باتوجه به این سابقه و پیگیری موضوع کرونا طرح نکات زیر را ضروری میدانم: 1- متاسفانه مقامات ما طی دوره اخیر مساله کرونا را آنطور که باید جدی نگرفته و با آن تخصصی و شفاف برخورد نکردهاند. سخنان وزیر بهداشت در 4 اسفند یکی از صدها دلیل این مدعاست. او گفت: «مردم ما آنقدر فهیم، شریف و باشخصیت هستند که... خودشان رعایت میکنند و قرنطینه خانگی را برای خودشان اعمال میکنند، بنابراین خواهشم از مردم این است که از قم به جایی سفر نکنند... رفتن به سمت قم و شهرهای زیارتی را مطلقا توصیه نمیکنیم؛ چراکه در حال حاضر قم یک کانون بیماری است...» متاسفانه این سخنان گویای یک الگوی رفتاری طی یک ماهواندی اخیر است. مقامات بهداشتی تا سهشنبه 28 بهمن تاکید موکد داشتند که هیچ موردی از کرونا در کشور مشاهده نکردهاند. در آن روز به ناگاه مرگ دو نفر بر اثر کرونا اعلام شد که یکی از آنها براساس آگهی فوتش سه روز قبل به خاک سپرده شده بود. همچنین، آخرین آماری که داده شده حکایت از مرگ 12 نفر و ابتلای 47 نفر دارد. این آمار با الگوی ابتلا به کرونا و مرگ و میر ناشی از آن سازگار نیست. اگر همین مقامات قبول دارند که تنها حدود 2درصد مبتلایان به کرونا فوت میکنند، باید بپذیرند که حدود 600 مبتلا یعنی ناقل ویروس در کشور داریم و اقدامات مسوولان نیز باید بر همین مبنا باشد. اگر در نظر بگیریم که ایتالیا تنها با 3 ابتلا در جمعه گذشته اقدام به قرنطینه سختگیرانه 10 شهر بزرگ در شمال کشور کرد و چین در پی شمار اندکی ابتلا در ابتدای کار یک شهر 11 میلیونی و یک استان 58 میلیونی را قرنطینه کرد، متوجه عمق مشکل و برخورد سرسری مقامات خودمان میشویم. حتی چینِ به سرعت رویه اولیه خود را تغییر داد. جلسه «غیرعلنی» دیروز مجلس که نفس آن پیام خوبی برای مردم نبود، نشان داد که متاسفانه در بر پاشنه همیشگی میچرخد. 2- مشکل دیگر در مبارزه با کرونا فعال شدن ذهن توطئهپندار برخی از ماست. باور بفرمایید که امریکا طی 70 سال گذشته در ایران و جهان به اندازه کافی جنایت کرده که دیگر لازم نباشد از کرونا هم حربهای برای مبارزه با آن بسازیم و ذهن خود و مقامات را از این طریق به بیراهه ببریم. کشف جدید این توطئهپنداران این است که گویا کرونا را امریکا برای زمین زدن اقتصاد چین ساخته و البته بسیار هم مفتخرند که تنها خود چنین کشف بزرگی کردهاند و این مهم حتی به عقل مقامات چینی و مراکز تخصصی بینالمللی هم نرسیده است. اخیرا هم اضافه کردهاند که کرونا توطئه ترامپ علیه قم است. متاسفانه نه تنها در فضای مجازی چنین توهماتی نشر مییابد، بلکه در صدا و سیما و برخی از دیگر رسانههای رسمی نیز به این اوهام دامن زده میشود. از جمله در 4 اسفند یک خبرگزاری اصولگرا مطلبی از این سنخ را منتشر کرد. در این رابطه، اگر نیاز به ذکر دلیلی ببینند، معمولا به قیاس کرونا با آنفلوآنزا و تلفات بیشتر آنفلوآنزا متوسل میشوند. این قیاسی معالفارق است. ویروس آنفلوآنزا یک ویروس شناخته شده با سیر جهشی و رشتههای معلوم و واکسنهای ساخته شده و ارزان است و دلیل فوتیهای آن هم معلوم است. covid 19 که رشته جدیدی از خانواده قدیمی کروناست، هیچ یک از این ویژگیها را ندارد. این ویروس مسری است و نباید از کنترل خارج شود. توطئه پندارها حتما نمیدانند که پاندمیک آنفلوآنزای مشهور به آنفلوآنزای اسپانیولی در 1920-1918 حداقل 500 میلیون از جمعیت یک میلیارد و 800 میلیونی آن زمان جهان را تا دور دستترین نقاط زمین آلوده کرد و حداقل 40 میلیون نفر را کشت. همین آنفلوآنزا در ایران آن زمان نیز برابر تخمینها، بین 400 هزار تا 2 میلیون و 400 هزار قربانی گرفت. این در حالی است که ارتباطات بینالمللی در آن زمان تا این حد گسترده نبود. آنفلوآنزای N1H1 که کمخطرتر از آنفلوآنزای اسپانیولی نیست، در 2009 حدود 620 هزار نفر را در 200 کشور جهان مبتلا کرد و 7000 قربانی گرفت و اگر نبود امکانات و دانش جدید، قربانیانش میتوانست بیشتر از قربانیان آنفلوآنزای اسپانیولی باشد. کشور ما اکنون دومین کشور در معرض خطر است و نجات کشور تنها به چند شرط ممکن است: 1- سپردن امور به متخصص و مهمتر از آن برداشتن بند مصلحتاندیشی، سیاسیکاری و ملاحظهکاری از دست و پای آنها و سلب حق وتو از اشخاص ذینفوذ در سطح محلی و ملی در این یک مورد خاص، 2- آموختن از تجربیات دیگران و درخواست کمک از سازمان بهداشت جهانی و مراکز کنترل بیماریهای برخی کشورها، 3- شفافیت حداکثری و پذیرش اینکه این یک بیماری است؛ یک مساله سیاسی یا امنیتی نیست که لازم باشد در مورد آن سر نگهدار باشیم و 4- تصویب فوری یک ماده واحده در مجلس برای باز گذاشتن دست متخصصان واقعی و جدی و بستن راه بر مداخله متنفذینی که سد راهند و شبهمتخصصینی که با تبلیغ اسپند و طبع سرد و گرم و مانند اینها ذهن مردم و مسوولان را به انحراف میکشند.
http://www.gilan-online.ir/fa/News/159008/چرا-کرونا-را-جدی-بگیریم؟
|