نسیم گیلان
شرویندخت ایازی: هر تغییری ابتدا می‌بایست در چهار دیواری شخصی ما رخ دهد
پنجشنبه 29 آبان 1399 - 00:50:20
آخرین خبر مقاله
نسیم گیلان - ایبنا /شرویندخت ایازی گفت: تلاشم بر این بوده است که باغ زعفرانیه و ایل و تبار ساکن در آن، نماد جامعه‌ای کوچک باشد، طبیعت نقش خودش را در آن ایفا کند و ساکنین آن هر یک واگویه‌ای هستند از افراد یک جامعه.
به تازگی «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» اولین رمان شرویندخت ایازی، توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به چاپ رسیده است. این رمان که در دوره قاجاریه اتفاق می‌افتد با زبانی تاریخی آن دوره، داستان زندگی دو خانواده را در تهران آن زمان تصویر می‌کند. هر یک از این خانواده‌ها نماد یک طبقه در جامعه آن زمان هستند و ایازی با به کارگیری تضادی که میان سنت و مدرنتیه برقرار است روایت خودش را از عشق دختری به نام غزال ارایه می‌دهد. نویسنده معتقد است که هر تغییری در ابتدا باید در چهار دیوار شخصی انسان رخ دهد. «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» در دل تاریخ اتفاق می‌افتد اما نسبتی با مستندات تاریخی ندارد و یک نوع روایت شخصی از تاریخ است و به همین سبب این رمان را می‌توان رمانی در ژانر تخیلی به حساب آورد. در ادامه گفت‌وگوی ایبنا را با شرویندخت ایازی می‌خوانید.
اولین نکته‌ای که بعد از خواندن «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» در ذهنم برجسته شد، زبانی خاص یک دوره تاریخی بود که شما آن را با تمام ویژگی‌های دستور زبان تاریخی به کار گرفته بودید. در این باره بیشتر توضیح دهید.
در روزگارانی که همه روابط وابسته است به ابزاری که از لطافت فقط نام نرم افزار را یدک می‌کشند، دلم خواست به اصل کلام برگردم و گذری بزنم بر آنچه نامش ادبیات بود و آنچه ما را از دیگر خطوط برجسته نقشه‌ها به نام مرز تمایز می داده است.
ایده نوشتن این رمان از کجا به ذهن‌تان آمد و چرا تاریخ رویداد آن را در اواخر دوره قاجاریه انتخاب کرده‌اید؟
همانطور که در مقدمه آن آورده شده بیش از هر چیز عشق و علاقه‌ای که به بافت‌های قدیمی آن دوران داشتم که با هر بار دیدن ساختمان‌های آن دوران خلسه‌ای گس در وجودم جاری می‌شد و پس از آن مدیون دوره‌های مدیتیشن و تمرین در آرامش ذهن و سکوت ذهنی‌ام بوده است. اواخر دوره قاجار علی‌رغم وجود مستندات برایم همیشه پر رمز و راز بوده است. 

نسیم گیلان


شما در «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» به دو خانواده برخوردار در شمیرانات و زعفرانیه اشاره دارید. از شباهت‌ها و تفاوت‌هایی که جدال بین این دو خانواده را به وجود می‌آورند، بیشتر بگویید.
خانواده زعفرانیه در جریان تغییرات اجتماعی خود را قرارداده و علی‌رغم اشرافیت، تمکن مالی خود را در راه همسو شدن با دنیای رو به رشد آن دوران صرف کرده است. از اجازه تحصیل به دختران و فراگیری هنرهای آن دوران علاوه بر زبان‌ها و موسیقی، عزم خود را جزم کرده است که بانوان را از پستوها بیرون آورد و هم‌کلامی با بانوان را به تعدد زوجینِ باب در آن دوران ترجیح داده است. از طرفی خانواده ساکن در شمیرانات، اندازه اراضی و تملکات خود را روشنفکری دانسته ولی در فراسوی آن اعتقادات بسته ازدواج تو در توی خاندان خود، کم سوادی و شاید عدم توجه به رشد فکری را یدک می‌کشد. در این میان اما دو جوان سعی در اثبات وجودی خود دارند، در شمیرانات والده این تغییر را جسارت می‌داند در حالی که در زعفرانیه به حمایت و تفکرات والدین، این ستیز جلوه‌ای برتر دارد.
غزال نماد کدام یک از دختران این سرزمین در آن دوره تاریخی خاص است. آیا او نماد یک تابوشکن است؟
من بیشتر بر تابو شکنی تربیتی غزال تاکید دارم. غزال می‌توانست مانند هزاران دختر آن دوران با کمترین سواد، بهترین همسر شود، بعد از چند سال هم چندین فرزند قد و نیم قد داشته باشد و کتاب زندگی‌اش به چند صفحه نرسد. اما غزال، فرزند پدر و مادری است که سعی در رشد و تعالی او داشته‌اند و برای آینده فرزند خود از معیارها و عادت‌های آن دوران گذشته‌اند. بنابراین غزال، با حمایت و هدایت پدر و مادرش می‌شود جزو معدود بانوان زمان خود، همان‌هایی که به مدرسه پرستاری قدم گذاشتند، غزال می‌تواند فخرالدوله آزادی‌خواه باشد، می‌تواند تاج السلطنه باشد.
در «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» تقریبا هیچ تاریخ یا خاطره‌ای که مستند تاریخی باشد، نمی‌بینیم و همین ویژگی این رمان را یک رمان تخیلی می‌کند. درباره سویه تخیلی رمان بیشتر توضیح دهید.
بله، «غزال، آهوی باغ زعفرانیه» زاییده افکار بنده است. دنبال هیچ مستند تاریخی نگشته‌ام. مجال داده‌ام یک انقلاب تربیتی یا یک تابوشکنی در یک باغ، باغ زعفرانیه اتفاق بیافتد. هدف فقط این بود که بگویم هر تغییری ابتدا می‌بایست در چهار دیواری شخصی ما داده شود. در ضمن مستندات تاریخی فرهنگ و پیشینه‌ای می‌خواهد که از توان دانش بنده خارج است. تلاشم بر این بوده است که باغ زعفرانیه و ایل و تبار ساکن در آن، نماد جامعه‌ای کوچک باشد، طبیعت نقش خودش را در آن ایفا کند و ساکنین آن هر یک واگویه‌ای هستند از افراد یک جامعه.
رمان «غزال، آهوی باغ زعفراینه» نوشته شرویندخت ایازی در 224 صفحه توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به چاپ رسیده است.

http://www.gilan-online.ir/fa/News/219494/شرویندخت-ایازی--هر-تغییری-ابتدا-می‌بایست-در-چهار-دیواری-شخصی-ما-رخ-دهد
بستن   چاپ