نسیم گیلان
خيال راحت اصلاح‌طلبان از پريشاني اصولگرايان است/ جامعتين براي اثبات خود فعال‌تر عمل کند
شنبه 4 دي 1395 - 2:44:29 PM
ايرنا
گيلان انلاين- سايت خبرآنلاين گفتگويي با دکتر امير محبيان مديرعامل خبرگزاري آريا انجام داده که آريا آن را منتشر مي کند:

چهره هاي اصولگرا صحبت از تفاهم بر سر مکانيزم وحدت در انتخابات رياست جمهوري سال 96 مي کنند اما ائتلاف هنوز آغاز به کار نکرده از حزب موتلفه اسلامي ميرسليم، از جمعيت رهپويان و جمعيت ايثارگران نادران و زاکاني، از جبهه پيروان خط امام و رهبري باهنر معرفي شدند و جبهه پايداري نيز اعلام کرده نامزد مورد حمايتش جديد اصلح و رأي آور خواهد بود. نظر شما درباره اين وضعيت چيست؟

معرفي کانديدا به معناي مخالفت با روند وحدت وحدت نيست اما اصرار بر کانديدا به شکست روند وحدت مي انجامد. از طرف ديگر معرفي کانديداها هنوز قطعيتي ندارد و عمدتا گمانه زني هاي رسانه هاست؛ چنانچه تا آنجا که اطلاع دارم مهندس باهنر نظري بر کانديداتوري ندارد. بهتر است بگذاريم کانديداها قطعيت يابد سپس تحليل نماييم.

فکر مي کنيد مصاديق يادشده (ميرسليم، نادران، زاکاني، باهنر) در زمره رجل سياسي و مذهبي تعريف مي شوند؟

ملاک ها در طول زمان بارها تغيير يافته است ولي در هر حال مرجع تشخيص شوراي نگهبان است.

به نظر شما سرنوشت ضرغامي، قاليباف و جليلي چه خواهد شد؟

آنها هم در رسانه مورد توجه بوده اند و هواداران شان از آنها سخن گفته اند ولي طبعا همه اين ها در يک سطح از احتمال کسب آرا نيستند؛ مثلا قاليباف را اصلاح طلبان رقيب جدي تري مي دانند و حتي از کانديداتوري بعضي ديگر استقبال مي کنند چون باعث افزايش راي شان مي شود.

به نظر شما چنين اعلام مواضعي از طرف اصولگرايان، اصلاح طلبان را به نگراني انداخته يا طيب خاطر آنها را در پيروزي قطعي روحاني فراهم مي کند؟

طبيعي است خيال راحت اصلاح طلبان از پريشاني اصولگرايان است. اصولگرايان بايد بدانند اين سنت الهي است که هر چه شوق قدرت براي قدرت داشته باشند از آن دور مي شوند و البته دعا کنند که از آن دور شوند زيرا اگر با نيت قدرت به قدرت برسند همان اسباب فتنه و آزمايش سختشان مي شود. يک اصولگرا اگر قدرت را در سيني طلايي هم مشروط به دوري از مسير خدايي به او هديه دادند بايد از آن بگريزد. ديدن شوق کانديداتوري و رقابت براي کسب مقام در ميان اصولگراها بسيار سخت است.
کسب قدرت به واقع نه از روي طنز و تعارف بايد از روي تکليف باشد. اين واقعيتي است که چنان بعضي ها از آن بهره نادرست بردند به شوخي تبديل شده است.

اولويت نخست اصولگرايان تفاهم بر سر ائتلاف است يا گفتمان؟ چراکه امروز شاهد هستيم در موضوعاتي همچون آزادي رسانه، آزادي فضاي مجازي، آزادي بيان، نشاط سياسي و ... بيشتر مواضع سلبي از سوي اصولگرايان و غالب مواضع ايجابي از طرف اصلاح طلبان اتخاذ مي شود، مردم در مواجهه با دو گزينه اصولگرا و اصلاح طلب به کدام طرف متمايل خواهند شد؟

ائتلاف براي ائتلاف اسم مستعار ائتلاف براي قدرت است. اصولگرايي جرياني عقيدتي است يا حداقل مدعي اين است. از اين رو  ائتلاف بايد جهت عقيدتي داشته باشد. روند ائتلاف بايد روندي عقيدتي باشد نه معامله براي تقسيم منافع. بنا بر اين قطعا ائتلاف بايد از مسير توافق هاي عقيدتي عبور کند.

آقاي محبيان يک تناقضي در رفتار و گفتار اصولگرايان شاهديم، از يک طريف اصولگرايان مشکل اصلي کشور را اقتصاد مي دانند از طريف ديگر فقط رهپويان و ايثارگران با معرفي نادران به اين سمت رفتند، آيا کساني که تا روز گذشته چهره فرهنگي (ضرغامي و ميرسليم)، ديپلمات (جليلي) يا سياسي (باهنر و ضرغامي) محسوب مي شدند مي توانند در مدت زمان باقي مانده تا انتخابات رياست جمهوري به واسطه چند سخنراني يا مصاحبه خود را حلال مشکلات اقتصادي معرفي کنند؟ مردم مي پذيرند؟


بر روي تعيين بزرگترين مشکل کشور اختلاف نظر وجود دارد. شخصا بزرگترين مشکل کشور را مشکل مديريتي مي دانم. اگر مديريتي درست با مسايل مواجه شود بدون سياسي کردن يا حاشيه سازي هاي بيهوده قادر خواهد بود مسايل را حل کند. فکر مي کنم کشور به يک مدير اجرايي قدرتمند با رويکردي عملگرا نياز دارد زيرا ما در امور نه چندان کمي دچار مشکل کارآمدي هستيم

برخي معتقدند قرار گرفتن چنين چهره هايي مقابل روحاني موجب افزايش رأي او مي شوند، فقط قاليباف است که اگر تنها مقابل روحاني قرار بگيرد مي تواند براي رئيس جمهور مستقر چالش جدي ايجاد کند و سرنوشت انتخابات را به اما و اگر بکشاند، نظر شما چيست؟


من هم معتقدم هر رويکرد سياسي دچار مشکل جلب اعتماد مردم خواهد شد و راي به صندوق روحاني خواهد ريخت. قاليباف هم اگر مي خواهد موفق شود بايد از بازي هاي سياسي دوري کرده و روي توان مديريتي خود سرمايه گذاري کند.

از تحرکاتي که اخيرا آقاي قاليباف آغاز کرده اين طور برداشت مي شود که او تصميم خود را براي نامزدي در انتخابات رياست جمهوري گرفته است برخي اطرافيان نزديک او اين نامزدي را مشروط مي کنند و مي گويند اگر اصولگرايان کس ديگري را معرفي کنند آقاي قاليباف نمي آيد اما در مقابل هستند کساني که معتقدند هر اتفاقي بيفتد قاليباف يک پاي انتخابات سال 96 است، شما هم چه تحليلي داريد؟

اين شرط گذاري اگر مطرح شده باشد نشان ار خامي سياسي دارد. رقيب داخلي ضعيف يا راديکال  نامقبول مي تواند مقبوليت درون جناحي قاليباف را افزايش دهد.

يک ديدگاه آن است که اصولگرايان شکست را پذيرفتند و نوع نامزدهايي که معرفي کردند اين را تأييد مي کند آيا اين طور است؟

خير اين طور نيست اتفاقا فکر مي کنم برآورد بيش از واقعيتي در مورد ريزش راي روحاني دارند.

برخي مثل آقاي توکلي مي گويند دوره اي که جامعتين محور ائتلاف قرار بگيرند گذشته و اگر اين کار انجام شود نه تنها نتيجه اي حاصل نمي شود بلکه به شأن و جايگاه روحانيت هم لطمه مي خورد، نظر شما چيست؟

من هنوز به ضرورت محوريت جامعتين اعتقاد دارم البته جامعتين بايد براي اثبات کارآمدي خود در اين محوريت فعال تر عمل کنند.

يک تحليل آن است که مکانيزم وحدت وظيفه اش جمع کردن سهم خواهي ها به نفع محمد باقر قاليباف است نظر شما چيست؟

من چنين برداشتي ندارم. تمام تلاش ها فعلا معطوف به وحدت آفريني است که شخصا هيچ نمود موفقيت آميزي از آن نديده ام ولي اميدوارم به نتيجه برسد.

http://www.gilan-online.ir/fa/News/4188/خيال-راحت-اصلاح‌طلبان-از-پريشاني-اصولگرايان-است--جامعتين-براي-اثبات-خود-فعال‌تر-عمل-کند
بستن   چاپ