چاپ

نسیم گیلان- خانواده، آموزش و پرورش، رسانه‌ها و سایر نهادهای اجتماعی تفکر غالب را اشاعه می‌دهند و برخی کلیشه‌های تربیتی مانند کلیشه‌ها‌ی جنسیتی از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد. توقعات اجتماعی واکنش فردی و جمعی را تحت سلطه می‌گیرد. جنسیت‌زدگی از طفولیت توسط والدین القا و به صورت اکتسابی در بخش آموزش به اوج و تا محیط کار، دوست‌یابی و تشکیل خانواده ادامه دارد و این تسلسل نگرش در خصوص «شکاف جنسیتی» مهارت صحیح ارتباط را متزلزل می‌کند.
در این یادداشت قصد آن نیست که افکار را محکوم یا تبرئه و جامعه را به دو گروه مردانه و زنانه تبدیل کنیم و شعار زنان بدون مردان راه بیندازیم. چون با این هدف خودمان به جنسیت‌زدگی دامن زده‌ایم. هدف نگاه گذرا به میزان تحقق شعار`حضور زنان` و ` شایسته‌سالاری` در جامعه است. اگر زنان و مردان را یک واحد انسانی ببینیم و متر و معیار را انسانیت و شایستگی و شایسته‌سالاری بدانیم، سهم زنان از شعار شایستگی و شایسته‌سالاری تاکنون چقدر بوده است؟ آیا جامعه امروز تحمل عدالت جنسی را پیدا کرده است؟ یا اساساً چنین دغدغه‌ای دارد؟
شکی نیست که فرهیخته بودن زنان در هر کشوری نشانه‌ای از توسعه‌یافتگی است. ذات وجود زن پرورش است. زنان تعلیم‌دیده، کودکانی را پرورش می‌دهند که از لحاظ روحی سالم‌ترند. لذا هر میزان محیط خانواده توسط زن پالایش شود، کار آموزش و پرورش سهل و در پی آن آسیب اجتماعی و ناهنجاری‌ها نیز در جامعه کمتر خواهد بود.
🔹 زنان و مردان بلاتکلیف و دو گانگی موجود در جامعه ناخواسته فرهنگ «مرد سالارانه پنهان» را اشاعه می‌دهد. از آنجا که زنان همواره در احقاق حق خود به کمترین‌ها ساخته‌اند، در دو دهه اخیر تلاش می‌کنند اجازه پایمال شدن حقوقشان را ندهند، اما نحوه مقابله با فرهنگ غالب جنسیت‌زدگی را نمی‌دانند و به خشونت رو می‌آورند. یعنی خصلت لطیف زنانه و مادرانه در برابر جامعه دوگانه محکوم به رفتار مردانه یا افراط در رفتار زنانه شده است. «خشونت زنانه» از تناقضاتی است که در یک جامعه وجود دارد. زنان و مردان بلاتکلیف حاصل برخورد جامعه سنتی و جامعه رو به توسعه است.
🔹 در جامعه مردسالارانه پنهان زنان به شدت احساس تنهایی می‌کنند. شاید جای ضرب و شتم جسمی نباشد، اما جای ضرب و شتم روحی فراوان است. نوع درد در قالب تنهایی، اضطراب، ترس، استرس و خشونت بروز می‌نماید. در تردید ایجاد شده زنان و مردان در پوسته گیر کرده‌اند. رفتارهای متناقض، جامعه‌ی دوچهره را می‌سازد و حاصل جامعه دو چهره زنان و مردان به ظاهر امروزی و باسواد اما با رسوبات فکری جنسیت‌زده که سر پیکان اتهام آنان در هر حالت یک زن را نشانه می رود .
در جامعه بلاتکلیف و جنسیت‌زده ؛زنان در محیط کار دچار اضطراب هستند. با مردانی روبرو می‌شوند که مدام حضور زنان را فریاد و دم از روشنفکری می زنند، مردانی که دایه اصلاح‌طلبی و نواندیشی دارند اما با کوچکترین مخالفت در اجرای خواسته‌هایشان بیشترین ضربه را بر ذهن و روان زنان وارد می‌کنند و در صورت برآورده نشدن خواسته‌های‌شان به مقابله برمی‌خیزند. در جامعه مردسالارانه پنهان، مردان به خود حق می‌دهند که جامعه زنان را نیز نمایندگی کنند و زنانی که ترجیح میدهند مردان برایشان تعیین و تکلیف کنند .مردانی که از صد اشتباه مردانه به راحتی می‌گذرند، اما با ذره‌بین به دنبال اشتباهات کوچک زنانه‌اند.
زنان در مقاطع حساس در کشور _انقلاب تا 8 سال دفاع مقدس _ در کنار مردان و دوشادوش آنان بوده اند .نگاه گذرا بر زندگی زنان بزرگ دینی مانند حضرت خدیجه (س)، حضرت فاطمه الزهرا(س) ، حضرت زینب (س) و آسیه تا هاجر و حضرت مریم(س) و دیگر زنان مومن نشان دهنده تاثیر گذاری و پرورش و تربیت و مشارکت زنان بوده است .
اجازه دادن به زنان برای تصمیم‌گیری در مورد مسایل مربوط به خودشان مصداقی از عدالت اجتماعی و حفظ حقوق انسانی و شهروندی است. زنانی که در سطوح مختلف اجتماعی با تمام موانع موجود حضور دارند زنانی هستند که این بار مضاعف را پذیرفته اند و تمایل به تاثیر گذاری در جامعه دارند . زنان را باید همانگونه که هستند پذیرفت و از تحمیل فشار بر آنان پرهیز کرد. زنان با زنانگی‌هایشان دوست‌داشتنی‌ هستند .
روز زن و روز مادر و میلاد فرخنده بانوی معرفت و محبت فاطمه الزهرا (س) بر زنان و مردان صبور کشورم مبارک و فرخنده