نسیم گیلان

آخرين مطالب

چرا نویسنده‌ی مرده نویسنده‌ی بهتری است؟ مقالات

چرا نویسنده‌ی مرده نویسنده‌ی بهتری است؟
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - وینش/ راضیه مهدی‌زاده فلسفه و مطالعات سینمایی خوانده. او تابه‌حال چند مجموعه داستان مثل «قم رو بیشتر دوست داری یا نیویورک» و رمان «یک کیلو ماه» را نوشته. او در پویش «صدسال شمسی، ده داستان فارسی» ده داستان موردعلاقه‌اش را از بین آثار نویسندگان زنده‌ ایرانی انتخاب کرد. مهدی‌زاده درباره دلیل این نوع انتخاب و بازخوردهای انتخابش برای ما نوشته است.
بعد از آن‌که اسم نویسندگان معاصر (نویسندگان زنده‌ای که نفس می‌کشند و ممکن است در کتابفروشی‌ها و کافه‌ها و دورهمی‌های کتابخوانی آن‌ها را از نزدیک به صورت اتفاقی ببینید) را در لیست کتاب‌های منتخبم نوشتم اتفاق‌های غریبی در فضای مجازی و واقعی برایم رخ داد.
ماجرا از این‌جا شروع شد که سایت وینش در طرحی پیشنهادی، از نویسندگان درخواست کرده بود نام ده کتاب را که دوست دارند با خودشان به قرن بعدی ببرند بنویسند. در لیست کتاب‌های اکثر نویسندگان، قله‌های بی بدیل ادبیات حضور داشتند؛ داستان‌های استخوان‌داری مثل «رازهای سرزمین من»، «روزگار دوزخی آقای ایاز»، «همسایه‌ها» و «سووشون» و… کتاب‌هایی که نخواندنشان بدون شک، گناهی نابخشودنی ست و نام نبردن از آن‌ها حرام کردن حظی ست که کتاب خوان‌های واقعی می‌توانند ببرند.
اما به نیمه‌ی طرح پیشنهادی که رسید لیست‌ها همه تکراری شدند و چمدان‌های نویسندگان پر شد از کتاب‌هایی که اگرچه تکرارشان از جنس طراوت باران بود اما همه مشابه همدیگر بودند. به یکباره جزیره‌ی خیالی کلمات و چمدان‌های نویسندگان پر شد از کتاب‌های همیشه زنده و بدون تاریخ مصرفی که عین هم بودند. تصمیم گرفتم توشه‌ی سفرم به قرن بعدی را پر کنم از مجموعه داستان‌هایی که نویسندگان معاصر نوشته بودند( همان انسان‌های زنده که از جنس گوشت و پوست و استخوانند.)
بعد از اینکه لیست انتخابی‌ام منتشر شد تدریجاً کامنت‌های فحش و آنفالو کردن و تگ کردن به توهین و افترا به سفارشی بودنِ لیست پیشنهادی‌ام از راه رسید. بعد از فضای مجازی نوبت به دنیای واقعی شد. دوستانم می‌گفتند چرا از فلانی و فلانی نام برده‌ای؟ نویسنده‌ی مزخرفی‌ست. آدم بی‌اخلاقی‌ست. نگاه از بالا دارد. فکر می‌کند از دماغ فیل افتاده است. جواب سلام نمی‌دهد و…
دوستانم در مواردی راست می‌گفتند. اتفاق‌های مشابهی برای من هم رخ داده بود اما حذف کردن کتابشان از لیست انتخابی‌ام به این دلیل که نویسندگانشان از خرطوم فیل لیز خورده‌اند یک خیانت بزرگ به اصل مرگ مولف محسوب می‌شد. زیرا کتاب‌هایشان موجودات زنده و پویایی بودند که قرار بود جدا از آن‌ها زیست کنند. زیرا نویسنده وقتی می‌نویسد آن آدمِ دماغ سربالای بی‌نزاکت نیست. یک فرد دیگر است. حساب او که می‌نویسد را باید از حساب آن آدم دیگر در زمانی که نمی‌نویسد و جواب سلام نمی‌دهد و بضاعت کمی در رفتارهای اجتماعی و آداب فضای مجازی دارد و همه‌ی هستی و هویتش را از فشردن انگشت شصت به دست می‌آورد که لایک کند یا نکند، دنبال کند یا نکند و… جدا کرد.
فرناندو پسوا نویسنده‌ی پرتغالی گفته است من کتاب‌های منسوب به من را ننوشته‌ام. نویسنده‌ای به اسم فرناندو پسوا نوشته است. این‌ها با هم تفاوت دارند. خود نویسنده از من نویسای او متفاوت است. من و دیگری؛ آن که می‌نویسد فردی ست مجزا از آن که زندگی می‌کند.
نویسنده‌ای که روی کاغذ شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد ممکن است در ملاقات حضوری الزاماً نتواند این کار را بکند. نویسنده لازم نیست خوش صحبت باشد. مثلا ویلیام هزلیت (مقاله نویس و منتقد ادبی و نقاش و فیلسوف انگلیسی قرن نوزدهم که بزرگترین منتقد هنری در زمان خود بود) مطلقاً رفتار اجتماعی خوشایندی نداشت. زیرا نویسنده ناگزیر از نوشتن است -خوش یا ناخوش، خردمندانه یا ابلهانه- اما فکر نمی‌کنم ناگزیر باشد بهتر از بقیه حرف بزند همانطور که لازم نیست بهتر از بقیه برقصد یا اسب‌سواری و شمشیربازی کند. مطالعه و تحقیق و تفکر و سکوت برای نوشتن، مقدمات خوبی برای پرگویی نیستند.
آرتور کریستال جستارنویس آمریکایی در کتاب فقط روزهایی که می‌نویسم از ناباکوف می‌گوید( نویسنده‌ی آمریکایی که لولیتا را نوشت) در یوتیوب فیلمی از او می‌بیند که در جواب مجری، یک سری کارت‌ها را پشت و رو می‌کند. به یادداشت‌هایش نگاه می‌کند تا حرف‌هایش را از روی آن‌ها بخواند و بتواند پاسخ دهد. به سه زبان مسلط است اما برای حرف زدن راجع به کتابی که نوشته است به پاسخ‌های آماده احتیاج دارد. نویسنده‌ها مجبور نیستند آدم‌های خوش صحبتی باشند. تیزهوشی جزو وظایف‌شان نیست البته به جز زمانی که می‌نویسند.
در زمانه‌ی ما با حضور چشمگیر نویسندگان در رسانه‌های گوناگون فیس بوک و توئیتر و ولاگ‌های یوتیوب و اینستاگرام و… خوانندگان و مخاطبان ادبیات، دچار توقعات و قضاوت‌های فرامتنی نسبت به نویسندگان می‌شوند در صورتی‌که نویسندگان هیچ دلیلی به جز دلایل صرفاً تجاری برای حرف زدن درباره‌ی کارشان ندارند. زیرا همان موقع که متن‌شان را نوشته‌اند حرف‌شان را زده‌اند و کارشان را انجام داده‌اند. این ماجرا مخصوصاً وقتی پای نویسندگان جوان وسط باشد آشکارا ناعادلانه است. نویسنده‌ای که با اولین کارش پا به فضای عمومی و جامعه‌ی ادبیات می‌گذارد مهاجر تازه واردی‌ست که چون هنر قسر در رفتن را نیاموخته گستاخ و ابله و متزلزل به نظر می‌رسد.
رولان بارت در مقدمه‌ی ساختار روایت گفته است: «آن‌که حرف می‌زند همانی نیست که می‌نویسد و آن‌که می‌نویسد همانی نیست که هست.» شکی نیست که زندگی نویسنده بر اثرش تاثیر می‌گذارد و بخشی از اثر، از درونی‌ترین خود نویسنده بیرون می‌جوشد اما به نظر مارسل پروست: «کتاب، محصول خود دیگری ست، متفاوت با خودی که در عادت‌ها و ضعف‌ها و زندگی اجتماعی‌مان نمود پیدا می‌کند.»
مونتنی جستارنویس بزرگ فرانسوی می‌گوید: «مردم درباره‌ی نوشتن حرف می‌زنند و من به جز وقت‌هایی که می‌نویسم نمی‌توانم فکر کنم.» علتش فقط این نیست که نوشتن به مرتب شدن فکرها کمک می‌کند یا احساسات را درباره‌ی چیزی برملا می‌کند. علتش این است که نوشتن واقعاً فکر می‌آفریند یا حداقل ظرفی برای پیدایش آن فراهم می‌کند. در نوشتن، نکته‌ها و نظراتی ظریف را بیان می‌کنیم که هرگز در گفت‌وگو به ذهن‌مان نمی‌رسید و به همین دلیل موقع نوشتن باهوش‌تر به نظر می‌آییم زیرا عامدانه در مسیر وضوح و دقت قدم می‌گذاریم؛ موهبتی که معمولاً در گفت‌وگو از آن بهره‌مند نمی‌شویم.
پس دفعه‌ی بعدی که صدای نویسنده‌ای را از رادیو شنیدید یا در مترو به او برخوردید یا او را اتفاقی در کافه‌ای دیدید یادتان باشد که او نویسنده‌ی کتاب‌های محبوب‌تان نیست. صرفا آدمی‌ست که به دیدن جهان بیرون از اتاق کار یا دفترش آمده است. انتظار نداشته باشید آداب شهر را بداند و خطاها و جفاهایش را ببخشید.
به گفته‌ی سقراط، خدایان، انسان نویسا را محکوم به این کرده‌اند که در اعماق دخمه‌ای در کنج تاریکی زندگی کند. و در نهایت به یاد داشته باشید پیشینیان ما گفته‌اند اگر بخواهند به کسی نفرین کنند آرزو می‌کنند که او نویسنده شود زیرا که عرق‌ریزی روح و جسم توامان است. پس بهتر نیست با این نفرین‌شدگان مهربان‌تر باشیم؟!
انتخاب‌های راضیه مهدی‌زاده در پویش «صد سال ده داستان»
دیوان سومنات / ابوتراب خسروی
پاییز 32 / رضا جولایی
برادران جمالزاده / احمد اخوت
نیوکاسل / آرش محمودی
روباه شنی / محمد کشاورز
برف و سمفونی ابری / پیمان اسماعیلی
خودزنی / داوود آتش بیک
مردن به روایت مرداد / مرجان صادقی
هفت گنبد / محمد طلوعی
قلب نارنجی فرشته / مرتضی برزگر

لینک کوتاه:
https://www.nasimegilan.ir/Fa/News/250946/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

دیدار معاون مددکاری و مشارکت های مردمی بنیاد شهید و امور ایثارگران با نماینده ولی فقیه و استاندار البرز

قوانین مصوب با اعتبارات بنیاد شهید همخوانی ندارد

استان البرز شهدای بزرگی را تقدیم نظام کرده است

دستگاه های جوجه کشی شرکت مکانیزاسیون در مسیر صادرات

رسیدگی به درخواست 41 متقاضی توسط سرپرست بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان شرقی

مرگ خاله بر اثر تیراندازی خواهرزاده پنج ساله

کشف جسد یک دانشجو در ارتفاعات سرچشمه

معاون سلامت و توانمندسازی اجتماعی  بنیاد شهید و امور ایثارگران با جمعی از جانباران قطع نخاعی دیدار کرد

جنایت در لواسان تهران به سبک سریال مشهور آمریکایی

آخرین تصمیم دولت درباره افزایش تعطیلی آخر هفته

تقویم روز و اوقات شرعی گیلان، 5 اردیبهشت 1403

احداث تقاطع‌های غیر همسطح رشت با سرعت در حال اجرا است

کامیون‌های حامل بار اضافه در مسیر خلخال - پونل توقیف شدند

جمع‌آوری و دستگیری 28 معتاد و خرده‌فروش موادمخدر در صومعه‌سرا

عملیات حفاری تونل گردنه الماس سرعت می‌گیرد

توقیف کامیون‌های مسیر خلخال - پونل

گیلانه، صبح بخیر گیلان وشهرما، 3 برنامه پرمخاطب رادیو گیلان

ای بیخبران چه جای خواب است مرا

چه کسی می داند...

جلوه‌های منحصر به‌فرد از سرزمین بهشتی گیلان (فیلم)

افتتاح 4 تقاطع غیر همسطح رشت تا پایان سال

چه چیز داری با خویشتن که دیدارت...

توزیع 60 بسته‌ معیشتی در رشت

برگزاری «مشق حماسه» در رشت

حضور سه مدیر گیلانی در مرکز پاسخگویی به سوالات مردمی

نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی!

«مواجهه‌ای نامتعارف با منطق هگل» در کتابفروشی‌ها

لزوم گره گشایی ترافیک شهری در رشت

شعرخوانی زیبا از باران نیکراه

4 روش درخشان برای تیز کردن چاقوهای کُند

رقابت در سنگر تیم ملی شدت گرفت (عکس)

پروژه‌های طرح میثاق رشت پیشرفت قابل قبولی دارد

کشف 700 کیلو گردو قاچاق در بازرسی از یک اتوبوس

الکترونیکی شدن نیمی از خدمات شهری در رشت

اعزام جامعه کارگری گیلان به دیدار با مقام معظم رهبری

سقف جدید برداشت از حساب های بانکی ابلاغ شد

کشف 60 میلیارد ریال نوشیدنی‌های قاچاق از یک انبار در رشت

داستان‌هایی از کریستین اندرسون با لهجه فارسی

مهار آتش در خودروی سواری

دستگیری معتادان و سوداگران مرگ در لنگرود

آسمانی شدن مادر شهید در رحیم آباد

کشف انبار نوشیدنی‌های قاچاق در رشت

برگزاری کنفرانس علمی ادواری «بازتوانی بیماری های عصبی – کمر درد»

ورود ناگهانی خودروی در حال سوختن به محوطه یک رستوران در رشت

مهار آتش‌ یک خودرو در خیابان معلم رشت

عرضه رمان ایرانی «باغ کَج» در بازار نشر

کتاب «قوانین و مقررات صادرات و واردات» منتشر شد

دیدار 46 کارگر استان گیلان با رهبر انقلاب

شاعرانه/ چه خوش است با خیال تو نهفته رازکردن

داستانک/ دوستت دارم