بخشی از کتاب/ اگر این فرد روزی برگشت و متقابلاً عاشق ما شد چه؟
يکشنبه 25 مهر 1400 - 02:32:45
آخرین خبر مقاله
|
|
نسیم گیلان - آخرین خبر /وقتی به کسی (فرشتهای)، از موضع عشقِ یکطرفه نگاه میکنیم و به لذّتی میاندیشیم که از بودن با او در بهشت برین به ما دست میدهد، ناخودآگاه نکتهای اساسی را فراموش میکنیم: اینکه اگر او هم ما را دوست بدارد، علاقهی ما به چه سرعتی رنگ خواهد باخت. ما عاشق میشویم چون نیازمندیم با توسّل به فردی آرمانی، از دستِ خودِ فاسدمان برهیم. خب اگر این فرد روزی برگشت و متقابلاً عاشق ما شد چه؟ فقط میتوانیم شگفتزده بشویم. آخر این موجود الهی که ما در تصوّر داشتیم، چگونه میتواند اینقدر بدسلیقه باشد که از کسی مانند ما خوشش بیاید؟ اگر برای عاشق شدن باید باور داشته باشیم که معشوق از جهاتی از ما سر است، زمانی که این عشق متقابل میشود، آیا تناقض ظالمانهای به وجود نمیآید؟ "اگر او تا این حد فوقالعاده است، چگونه میتواند عاشق کسی مثل من شود؟" یک شوخی قدیمی از مارکس هست که گفته، باشگاهی که فردی مثل او را به عضویت بپذیرد لیاقت عضویت او را ندارد، حقیقتی که هم در مورد عشق صادق است و هم عضویت باشگاه. ما به این شوخی مارکسیستی که تناقضی پوچ بود میخندیدیم: چطور ممکن است که من، هم بخواهم عضو باشگاهی شوم، و هم در عین حال وقتی این خواسته به تحقق پیوست، آن را از دست بدهم؟ چطور ممکن بود که آرزو داشتم کلوئه عاشق من شود، ولی وقتی شد، از دستش ناراحت شدم. در شگفتم چگونه کلوئه حتی میتوانست این تصور را توجیه کند که زندگی عاطفیاش را معطوف فرد رذلی چون من کند. اگر حتّی قدری هم به نظر عاشق میآمد، آیا علّتش این نبود که مرا درست درک نکرده بود؟ در شانزدهسالگی مدتی عاشق دخترکی پانزدهساله شدم، که هم سردستهی تیم والیبال مدرسهاش بود، هم بسیار زیبا بود، و هم مارکسیست دوآتشهای بود. یک بار در حین نوشیدن شیشهای آبپرتقال که از بوفهی مدرسه برایش خریده بودم گفت: "اگر پسری بگه ساعت نه بهت زنگ میزنم و واقعاً سر نه زنگ بزنه، جواب تلفنش رو نمیدم. آخه چرا باید اینقدر مستاصل باشه؟ تنها کسی که ازش خوشم میآد کسیه که منو منتظر بذاره، ساعت نه و نیم حاضرم براش هر کاری بکنم." ظاهراً در آن سن میبایست درک عمیقی از فلسفهی مارکسیسم او میداشتم، چون یادم میآید چه تلاشی میکردم که نسبت به هرچه میگفت یا انجام میداد، بیتفاوت باشم. پاداشم را چند هفته بعد با نخستین بوسه دریافت کردم، لیکن هرچند در ناز و غمزه هم، به همان اندازه استاد بود که در بازی والیبال، رابطهمان دوامی نیاورد. تلاش برای همیشه دیر رسیدن کار شاقی شده بود...! جستارهایی در باب عشق آلن دوباتن
http://www.gilan-online.ir/fa/News/302823/بخشی-از-کتاب--اگر-این-فرد-روزی-برگشت-و-متقابلاً-عاشق-ما-شد-چه؟
|