پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۴
سیاسی

حسن روحانی: اسرائیلی‌ها به برخی از کشور‌ها خبر داده بودند که دوشنبه همه چیز تمام است

حسن روحانی: اسرائیلی‌ها به برخی از کشور‌ها خبر داده بودند که دوشنبه همه چیز تمام است
نسیم گیلان - انتخاب / حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم در سخنانی در جمع مشاورین خود، شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه را تحلیل کرد. حسن ...
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - انتخاب / حجت‌الاسلام‌والمسلمین حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران در دوره‌های یازدهم و دوازدهم در سخنانی در جمع مشاورین خود، شرایط پس از جنگ 12 روزه را تحلیل کرد.
حسن روحانی گفت: اسرائیلی‌ها به برخی از کشور‌های اروپایی و شرقی خبر داده بودند که دوشنبه همه چیز تمام است 
در سال 92 هم نه تنها آمریکا، بلکه 5+1 تصمیم گرفته بودند به ایران حمله کنند؛ آن طرح با حضور مردم در انتخابات و مذاکرات هسته‌ای با مانع مواجه شد
رابطه حاکمیت با مردم به این نیست که تعریف و تشکر کنیم از مردم؛ نه، مردم خواسته‌هایی دارند
ممکن است مردم نسبت به حاکمیت اعتراضاتی داشته باشند اما نسبت به تمامیت ارضی یکپارچه هستند و خواهند بود
تنش با آمریکا را کاهش دهیم؛ نه تنها اشکال ندارد که بر ما لازم و واجب است
دشمنی‌هایی که ضرورت ندارد، کنار بگذاریم؛ آن وقت می‌شود یک ملت بزرگ منسجمی که در همه حال پشت سر حاکمیتند
بازار
متن کامل سخنان روحانی به این شرح است:
بسم‌الله‌الرحمن الرحیم
تجاوز آمریکا و اسرائیل با جنایت جنگی شروع شد
حوادثی که از بیست‌وسوم خرداد امسال کشور با آن مواجه شد، یعنی تجاوز آمریکا و اسرائیل به سرزمین ما، از جهات مختلف حائز اهمیت است. اولاً اینکه در این تجاوز، از یک غافلگیری بسیار کثیفی استفاده شد؛ یعنی در آغاز، قبل از اینکه ترامپ در مسند قدرت قرار بگیرد، اعلام کرد که من می‌خواهم تا زمانی که ریاست‌جمهوری‌ام شروع می‌شود، همه جنگ‌ها تمام شود و در دوره من، شاهد هیچ جنگی نباشم. بعد رسماً درخواست مذاکره کرد از جمهوری اسلامی ایران و این مذاکره بین ایران و آمریکا آغاز شد و داشت ادامه پیدا می‌کرد. این جنگ در واقع وسط مذاکره شروع شد. این نوع غافلگیری، کار بسیار حقارت‌آمیزی است. کشوری مثل آمریکا و اسرائیل که دارای قدرت نظامی هستند و می‌خواهند از این قدرت در تجاوز استفاده کنند، دست زدن به این‌گونه غافلگیری با هیچ معیاری نمی‌خواند.
ثانیاً در یک جنگ، ممکن است به یک جنایت جنگی منتهی شود، اما این تجاوزی بود که با جنایت جنگی شروع شد. یعنی با حمله توسط موشک یا پهپاد به منزل مسکونی ولو اینکه در آن منزل مسکونی یک دانشمند هسته‌ای یا یک فرمانده نظامی باشد. حمله به منزل مسکونی و به خاک و خون کشیدن مردم عادی و زن و بچه مردم با هیچ معیاری سازگار نیست.
مسأله سوم اینکه این جنگ، جنگ آمریکا و اسرائیل نبود. جنگ آمریکا و اسرائیل به کمک بیش از 40 کشور بود. تقریباً اکثر کشورهای ناتو در این جنگ حضور و مشارکت داشتند. برخی از کشورهای منطقه حضور داشتند و از طرف دیگر یک نهادی که وابسته به سازمان ملل متحد است و در زمینه هسته‌ای کارش اینست آن‌هایی که عضو ان‌پی‌تی هستند نه تنها از آن‌ها حمایت کند، بلکه از جهات مختلف حتی از جهات فنی، موظف است به آن‌ها کمک کند. این نهاد بیاید در این توطئه مشارکت کند. این هم از چیزهایی عجیبی بود که 22 خرداد در شورای حکام قطعنامه‌ای علیه ایران تصویب کردند که این طرح را سه کشور اروپایی و آمریکا داده بودند، 19 کشور از این طرح حمایت کردند که این یک بهانه‌ای شود برای اینکه روز بعد، یعنی روز جمعه آمریکا و اسرائیل به ایران حمله کنند.
در مقاطع مختلف آمریکایی‌ها دنبال بهانه‌جویی برای حمله به ایران بودند
اسرائیل و آمریکا سال‌ها بود دشمن جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران بودند. در مقاطعی هم تجاوز کردند. آمریکایی‌ها در همان سال‌های اول انقلاب در سال 59 ماجرای طبس را دارند. آمریکایی‌ها در سال 66 و 67 در جنگ ایران و عراق حضور پیدا کردند و مداخله کردند، قبلش هم البته مداخله اطلاعاتی می‌کردند اما در خلیج فارس مداخله عملیاتی کردند که در 12 تیر 67 به سرنگونی هواپیمای ایرباس مسافربری منتهی شد.
در مقاطع دیگر هم آمریکایی‌ها طراحی حمله به ایران داشتند؛ مثلاً به دلیل انفجار خبر و تحقیقاتی که اف‌بی‌آی از سال 75 کرد، در 78 اعلام کرد که این عملیات توسط ایران طراحی شده بود. آن وقت بحث حمله احتمالی آمریکا به ایران مطرح بود که از آن عبور کردیم که در یک زمانی می‌شود تفصیل آن را بیان کرد.
در سال 80 بعد از موضوع برج‌های دوقلو یک بحث این بود که آمریکا به چه کشوری حمله کند، بحث ایران هم آن وقت مطرح بود که عملاً آن‌ها به افغانستان حمله کردند. بعد در سال 81 دومرتبه این بحث مطرح شد که بعد از افغانستان نوبت ایران باشد یا عراق که برخی حامی این بودند که عملیات علیه ایران انجام بگیرد، مخصوصاً اسرائیلی‌ها که خب منتهی شد به حمله آمریکا به عراق. در سال 82 زمانی که آلودگی بالای 80 درصد در نطنز توسط آژانس کشف شد، بهانه لازم در اختیار آمریکایی‌ها گذاشت، باز هم بحث حمله مطرح بود. البته با تدبیری که نظام جمهوری اسلامی ایران طراحی کرد و با مذاکره با سه کشور اروپایی در نهایت به هرحال منتهی شد به اینکه مانع از این حمله و جنگ شد.
در سال 92 هم نه تنها آمریکا، بلکه 5+1 تصمیم گرفته بودند به ایران حمله کنند. آن هم با حضور مردم در انتخابات در سال 92، با 73 درصد مردمی که در انتخابات حضور پیدا کردند با آن شور و شوق، جلوی آن کار گرفته شد و بعد هم مذاکرات هسته‌ای شروع شد که مانع اصلی شد برای حمله به ایران.
در سال 98 هم احتمال درگیری بود، مخصوصاً بعد از سرنگونی پهپاد آمریکایی گلوبال هاوک و بعد هم ماجرایی که در آرامکو پیش آمد و تهدیداتی که آمریکایی‌ها کردند که آن هم به گونه‌ای عبور کردیم که آن هم در یک زمانی اگر لازم باشد تفصیل آن را می‌شود بیان کرد. پس در مقاطع مختلف شرایطی بود که آمریکایی‌ها دنبال بهانه‌جویی برای حمله به ایران بودند. اسرائیلی‌ها هم سال‌ها بود که علیه ایران اقدام می‌کردند، کشتن دانشمندان هسته‌ای، مسأله استاکس‌نت و این‌ مسائل، حملاتی که به نطنز کردند از طریق جاسوس‌های خودشان، از طریق کوادکوپتر و امثال این‌ها، همواره به یک نحوی علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش می‌کردند.
در شرایط جدید آمریکا و اسرائیل تحریک شدند حمله کنند
اما در این ماه‌های اخیر شرایط جدیدی پیش آمد که شاید آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها تحریک شدند برای اینکه به جمهوری اسلامی ایران حمله کنند. یکی از آن‌ها شرایط منطقه بود. به هرحال آن‌ها فکر کردند قدرت ایران در منطقه تضعیف شده است. ماجرایی که در غزه پیش آمد، ماجرایی که در لبنان به وجود آمد، حوادثی که در سوریه پیش آمد و منجر شد به سقوط دولت اسد، همه این‌ها از دید آن‌ها این بود که جمهوری اسلامی ایران قدرت منطقه‌ای‌اش تضعیف شده است.
از طرف دیگر، این مقطع حساس، مقطعی بود که آن‌ها تصور می‌کردند بین مردم و حاکمیت فاصله زیادی ایجاد شده است. این تصور از سال 1401 به وجود آمد؛ با اعتراضاتی که شروع شد و این‌طور به ذهنشان آمد که بین مردم و حاکمیت فاصله زیادی ایجاد شده است و این شرایط را برای حمله مناسب می‌کند. از طرف دیگر روابط ایران با برخی از کشورهای غربی، مخصوصاً اروپا بعد از ماجرای جنگ روسیه با اوکراین و آنچه که مطرح شد، حالا دقیق یا غیردقیق به عنوان حمایت ایران از روسیه در جنگ اوکراین باعث شد کلاً روابط ایران با اروپا تخریب شد و این هم بسیار مهم بود برای اینکه شرایط جدیدی برای ایران به وجود بیاید.
البته نتانیاهو همواره دنبال این بود که این روزها جنگ را توسعه دهد برای استقرار دولت خودش، برای اینکه می‌دید اگر جنگ تمام شود، دولتش سقوط می‌کند. از طرف دیگر هم ترامپ در آن دوره اول از طرف ایران تحقیر شد. سه مرتبه در شورای امنیت سازمان ملل تحقیر شد. چند نوبت در دادگاه لاهه تحقیر شد. اروپایی‌ها در برابر آمریکا از لحاظ سیاسی و تبلیغاتی ظاهراً تا پایان ایستادگی کردند حالا از لحاظ اقتصادی البته نتوانستند کاری انجام دهند یا نخواستند با آمریکا درگیر شوند. همه این‌ها دست به دست هم داد تا این جنگ را علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی کنند.
آمریکا و اسرائیل در دو هدف خودشان در تجاوز به ایران شکست خوردند
در این جنگ البته دو هدف مهم داشتند که خواهم گفت. آن دو هدفی که جنگ را برای آن طراحی کردند، چه بوده است. این جنگ علیرغم خسارت‌هایی که برای جمهوری اسلامی ایران داشت، عزیزانی را از دست دادیم، از نیروهای مسلح، اندیشمندان ما، دانشمندان ما، مردم عادی، کشتاری که از غیرنظامیان شد، البته برای ما سنگین بود اما در عین حال دو هدفی که آمریکا و اسرائیل داشتند به آن نرسیدند. هدف اول سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران بود. هدف دوم به هم ریختن کل منطقه بود. این دو هدفی که سال‌ها بود اسرائیل با شعار «نیل تا فرات» آن را دنبال می‌کرد و سال‌ها بود آمریکا با طرح خاورمیانه جدید مخصوصاً در دوره بوش پسر دنبال می‌کرد و خانم رایس که آن زمان وزیر خارجه بود مرتب تکرار می‌کرد. دنبال چنین فرصتی بودند برای این دو هدف و اساس این جنگ برای این دو هدف طراحی شد و در این دو هدف کاملاً شکست خوردند. در این جنگ، علت اینکه ناموفق بودند اول این بود که محاسباتشان نسبت به ملت ایران کاملاً اشتباه بود. ممکن است مردم ایران نسبت به حاکمیت گله‌هایی داشته باشند، اعتراضاتی داشته باشند اما نسبت به تمامیت ارضی، استقلال کشور، ایران، ملت ایران، حساسیت در برابر تجاوز خارجی مردم یکپارچه هستند، یکصدا هستند و همیشه یکصدا خواهند بود. مردم در برابر تجاوز می‌ایستند، حالا درون خانواده جمهوری اسلامی ایران ممکن است گله و اعتراض داشته باشند. این اولین محاسبه اشتباه آن‌ها بود. آن‌ها فکر می‌کردند سحرگاه جمعه که حمله کردند، ظهر جمعه در سراسر ایران علیه جمهوری اسلامی ایران، تظاهرات می‌شود و اعتراضات آغاز می‌شود، درست به عکس شد. تمام مردم یکصدا در کنار ایران عزیز و حکومت ایستادگی و مقاومت کردند.
فکر می‌کردند نیروهای مسلح از هم می‌پاشد
مسأله دومی که اتفاق افتاد، آن‌ها فکر می‌کردند با جنایت جنگی که انجام دادند، به خانه فرماندهان و دانشمندان که حمله کردند، نیروهای مسلح از هم می‌پاشد، فرماندهان برنامه‌ریزی داشتند، وقتی رئیس ستادکل، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا، فرمانده سپاه، فرمانده موشکی و هوافضا از دست بروند، همه طراحی داشتند در قبال تجاوز احتمالی. وقتی فرماندهان نیستند، چطور می‌شود از نو طراحی کرد. پس حداقل چند هفته به تأخیر می‌افتد و آن‌ها به اهدافشان می‌رسند. اما کاری که مقام معظم رهبری انجام داد، با روحیه بخشیدن به مردم، با سخنان آرامش‌بخش رهبری و با اقدامات سریع ایشان، هر یک از فرماندهان که پرچم از دست آن‌ها می‌افتاد، بلافاصله پرچم‌دار دیگری منصوب می‌شد و کار او را دنبال می‌کرد و این برای آمریکا و اسرائیل بسیار سخت بود که ببینند نیروهای مسلح ما با همان استحکام روز پنجشنبه، روز جمعه بعدازظهر و شنبه هم با همان استحکام دارند مقاومت و ایستادگی می‌کنند.
اسرائیلی‌ها خبر دادند روز دوشنبه همه چیز تمام است
مسأله سومی که مد نظر آن‌ها بود، فکر می‌کردند با بمباران کردن چند مرکز موشکی و چند لانچر موشک، توازن به طور کامل از بین رفته است و ایران قدرت پاسخ دادن ندارد. در حالی که جمهوری اسلامی ایران قاطعانه در برابر تجاوز اسرائیل ایستادگی کرد و با موشک‌هایی که به تل‌آویو و حیفا پرتاب کرد نشان داد که توانمند و قدرتمند است و ایستادگی می‌کند. آن گنبدی که اسرائیلی‌ها سالیان دراز درست کردند و در ماه‌های اخیر ترامپ هم نیروهایش را فرستاد به اسرائیل، همه افرادی که در کنار این سیستم تاد بودند از آمریکا به اسرائیل رفتند که جلوی این موشک‌ها را بگیرند. در عین حال موفق نشدند و بزرگترین شکست را اسرائیل در دوشنبه احساس کرد. طراحی اسرائیل این بود با آمریکا یک جنگ چهار روزه را انجام دهد و روز پنجم، روز پیروزی‌اش باشد. روز دوشنبه طراحی‌شان برای زدن سران سه قوه و جلسه شورای عالی امنیت ملی با شکست مواجه شد. اسرائیلی‌ها به برخی از کشورهای اروپایی خبر داده بودند، حتی به برخی از کشورهای شرقی هم خبر داده بودند که دوشنبه همه چیز تمام است و آقای ترامپ هم جلسه جی-7 را رها کرد و گفت من می‌روم، یکی گفت برای آتش‌بس می‌روی، گفت نه هدف خیلی مهم‌تری است، شما خبر ندارید بعد می‌فهمید. او رفت برای اینکه پیروزی روز سه‌شنبه را از کاخ سفید جشن بگیرد. آن عملیات که شکست خورد و ناموفق بود و خداوند ایران و ملت ایران را یاری و کمک کرد.
باید سپاسگزاری کرد که یک ثانیه صدا و حتی سیما قطع نشد
کار دیگری که می‌خواستند انجام دهند، می‌خواستند صدای جمهوری اسلامی ایران را قطع کنند و رابطه مردم با حاکمیت که از طریق صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که رسانه ملی است انجام می‌گیرد. با حملاتی که همان دوشنبه به صداوسیما کردند، فکر می‌کردند این صدا قطع می‌شود. اینجا تدبیری بود که صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران کرد. البته یک تدبیر از زمان جنگ صدام انجام گرفته بود که اگر صداوسیما زده شد چه اقداماتی شود. تدبیر دیگری هم در سال‌های اخیر انجام گرفت که کار بسیار بزرگی انجام گرفت. یک ثانیه صدا و حتی سیما قطع نشد. افرادی در صداوسیما شجاعت بسیار بزرگی از خودشان نشان دادند. مجری که در آن حال بمباران به سخنان قاطعانه و حماسه‌آفرین خودش ادامه داد، واقعاً باید در برابر این عزیزانی که ایستادگی و برنامه‌ریزی کردند و نگذاشتند یک ثانیه این صدا و این سیما قطع شود، از آن‌ها سپاسگزاری و تشکر کرد. غروب دوشنبه که بنا بود روز پیروزی آمریکا و اسرائیل باشد، تبدیل شد به روز شکست آمریکا و اسرائیل.
هدف آن‌ها بحث هسته‌ای نبود، هسته‌ای یک بهانه بود
تقریباً از روز سه‌شنبه ناامیدانه به جنگ ادامه دادند، چون می‌دانستند آن دو هدف بزرگ، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران و سلطه بر منطقه خاورمیانه هر دو از دست رفته است. فقط از سه‌شنبه به بعد تلاش می‌کردند نوعی ادامه بدهند که با بی‌آبرویی به آتش‌بس نرسند و آن کار را هم طراحی کردند که آمریکا بیاید حمله کند به یک مرکز هسته‌ای ما با هواپیمای بی-2 که اخیراً ترامپ گفته ما 20 سال بود تمرین می‌کردیم، البته خود هواپیمای بی-2 و اف-35 هر دو و بمب‌های سنگرشکن عمرشان خیلی طولانی نیست. بی-2 مربوط به سال حدود 2000 می‌شود. اف-35 هم مربوط به سال 2006-2005 می‌شود. حالا آن‌ها می‌گویند ما تمرین‌های زیادی در این 20 سال کردیم. به هرحال آمدند حمله کردند اما در عین حال پاسخ‌های جمهوری اسلامی ایران بعد از حمله به فردو، قوی‌تر بود مخصوصاً با موشک‌های سوپرسونیک و فراصوت کار بزرگی انجام دادند. در واقع اسرائیل و آمریکا دچار پوچی شدند. دیدند ادامه آن‌ها هیچ خاصیتی به حالشان ندارد. به اهداف اصلی‌شان نمی‌رسند و البته صدمه زدند به مراکز هسته‌ای ما، این مهم بود. اما در عین‌حال هدف آن‌ها بحث هسته‌ای نبود، هسته‌ای یک بهانه بود، آنکه برایشان مهم بود نظام جمهوری اسلامی ایران و کل منطقه بود که در هر دو این‌ها ناموفق بودند. خب ناچار شدند خودشان پیشنهاد آتش‌بس بدهند، جمهوری اسلامی ایران هم تدبیرش بر این قرار گرفت که این آتش‌بس را بپذیرد.
باید به دانشمندان میدان و فرصت بدهیم
اما در عین حال ما نباید غافل باشیم، دشمن آن دو هدف بزرگ را همچنان در ذهن دارد و دنبال فرصت‌های آینده است. ما باید خودمان را آماده کنیم. از لحاظ انسجام ملی و وحدت ملی روز‌به‌روز باید این انسجام ملی را قوی‌تر و مستحکم‌تر کنیم، مردم و نظام در کنار هم قرار بگیرند، با نگاه و هدف واحد. از طرف دیگر، نیروهای مسلح را تقویت کنیم. تقویت نیروهای مسلح آنکه من می‌فهمم اینست، باید به دانشمندان ایرانی در داخل میدان و فرصت بدهیم، دانشمندانی که به خارج رفتند یا در خارج هستند را دعوت کنیم به داخل بیایند. جنگ، جنگ تکنولوژیک است، جنگ فناوری است، جنگ الکترونیک است، ما اگر بتوانیم یک قدم مهم در این زمینه برداریم، در جنگال بتوانیم در برابر دشمن موفق و پیروز شویم، در فضای سایبری بتوانیم موفقیت به دست بیاوریم، ما می‌توانیم اقدامات بسیار مهمی انجام دهیم. نرویم کارگر وارد کنیم، دانشمند صادر کنیم. دانشمند را وارد کنیم. برگردیم به آن نقطه درست. اندیشمندان و دانشمندان ما در یک فرصت چند ماه و چند ساله می‌توانند زیرورو کنند. ما را به یک نقطه اوج برسانند. این کار دومی است که باید انجام بگیرد.
باید رابطه‌مان را با دنیا تقویت کنیم
کار سومی که باید انجام بگیرد ارتباط با دنیاست. باید رابطه‌مان را با دنیا تقویت کنیم. هر کس که آماده مذاکره است، اگر مذاکره را به نفع کشور و منافع ملی و امنیت ملی دیدیم، حرف بزنیم. حالا اینکه قبلاً نظر چه بوده، بعداً نظر چیست، نظرات سیاسی در هر لحظه‌ای فرق می‌کند، وابسته به چارچوبی است که مقامات مسئول، مقام معظم رهبری در نظر می‌گیرند و در آن چارچوب ما باید حرکت کنیم. روابط را با اروپا، همسایگان و شرق و غرب، حتی تنش با آمریکا را اگر می‌توانیم کاهش دهیم، اگر به نفع منافع ماست، چه اشکالی دارد، نه اشکال ندارد که بر ما لازم و واجب است. تنش را باید کاهش دهیم و تخاصم را باید کم کنیم. حالا حساب اسرائیل جداست، اسرائیل خودش به تنهایی هیچ چیز نیست، اگر آمریکا نخواهد، اسرائیل چیزی نیست. اسرائیل وقتی قدرت است که در کنار آمریکا هست و الا اسرائیل هم چیزی نیست. این‌ها اقداماتی است که باید انجام بگیرد.
باید یک دستگاه اطلاعاتی مردم‌پایه درست کنیم
از طرف دیگر ما باید یک دستگاه اطلاعاتی مردم‌پایه درست کنیم که 90 میلیون جمعیت ایران حامی آن باشند. دستگاه اطلاعاتی که یک عده‌ای در اتاقی بنشینند که آن دستگاه اطلاعاتی قوی نیست. آن هم خوب است در حد خودش. دستگاه اطلاعاتی‌ای قدرتمند است که پشتیبان آن 90 میلیون جمعیت باشند. همه به او کمک کنند و خبر و اطلاعات بدهند. آنکه در سال 60 و 61 ما توانستیم در برابر توطئه‌هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران موفق باشیم، مردم بودند که به صحنه آمدند. امروز هم مردم باید به صحنه بیایند و با چنین دستگاه اطلاعاتی ما می‌توانیم بسیاری از نقاط ضعفی که وجود دارد را جبران کنیم. اما در کل برای اینکه خودمان را برای آینده آماده کنیم، درس‌های لازم را بگیریم، نقاط ضعف‌مان را جبران کنیم، نقاط قوت را تقویت کنیم، دو کار اساسی باید انجام بگیرد.
باید به خواست مردم توجه کنیم
یک کار اساسی رابطه حاکمیت با مردم است. رابطه حاکمیت با مردم به این نیست که تعریف و تشکر کنیم از مردم، نه، مردم خواست‌هایی دارند، باید به خواست مردم توجه کنیم، مردم چه می‌خواهند، مردم یک چارچوب سیاسی می‌خواهند در سیاست داخلی، بر مبنای نظراتی که دارند همه افرادی که ملت و اکثریت می‌خواهند آن‌ها بتوانند کرسی مجلس را تصاحب کنند. آن‌ها بتوانند در صحنه فعال باشند. برای این کار ما باید اجازه دهیم احزاب قوی تشکیل شود. احزاب قوی کاندیداها را معرفی کنند. صلاحیت کاندیداها را قبل از آنکه به این و آن واگذار کنیم، به همین احزاب واگذار کنیم. آن‌ها افراد صالح را به مردم معرفی کنند. آن‌ها بتوانند کشور را در دست بگیرند. هیچ راهی برای نجات کشور وجود ندارد مگر اینکه همه ما نوکر مردم شویم. مگر اینکه حاکمیت را از آن مردم بدانیم. ملت ایران، ایران مال آن‌هاست؛ حاکمیت ملی یعنی افکار و نظرات مردم حاکم شود. از لحاظ سیاسی باید قدم برداریم. از لحاظ سیاست خارجی باید قدم برداریم. آنکه نظر و فکر مردم است، باید به بیرون و مسلمانان و منطقه هم کمک کنیم، خوب است. اما اگر دلسوزی‌ای که نسبت به دیگران منتهی شود به خانمان‌سوزی برای این ملت ایران، اینکه غلط است و درست نیست.ما باید به فکر ملت خودمان باشیم در قدم اول. البته در حدی که مردم رضایت دارند به دیگران هم کمک کنیم و البته می‌کنیم. مردم ما خودشان این‌چنین هستند. اگر ببینند حاکمیت از آن‌ها می‌پرسد، مردم در جایی که امکان‌پذیر باشد پاسخ مثبت می‌دهند.
باید کانال تلویزیونی خصوصی داشته باشیم
ببینید در این جنگ در کنار همه ابزاری که به کار گرفته شد، سایبری، اطلاعاتی، الکترونیک، موشک، پهپاد، یک بخش دیگر هم بمباران تبلیغاتی بود. به آن بمباران هم توجه کنیم. فقط به اف-35 و بی-2 نگاه نکنید. به صدای تبلیغاتی بیگانه نگاه کنید. ما دستگاه تبلیغاتی ملی و داخلی را باید تقویت کنیم. تقویت به این نیست که مدیر صداوسیما عوض شود، حالا آن هم مدیر قوی‌تر باشد البته بهتر است. ما باید کاری کنیم صدای مردم به گوش همدیگر برسد. مگر در اصل 44 قانون اساسی ما بسیاری از قسمت‌های صدر با ذیل آن را تفسیر نکردیم؟ آنجا در صدر رادیو تلویزیون آمده، هواپیما هم آمده، وزارت نیرو هم آمده، پست و تلگراف هم آمده، بخش‌های اقتصادی هم آمده. قسمت‌هایی‌اش را بعداً اصلاح کردیم با سیاست کلی. صداوسیما را هم اصلاح کنیم. دو، سه، چهار کانال ملی داشته باشیم، مال دولت باشد. 10، 20، 30 کانال هم داشته باشیم خصوصی باشند، مال مردم باشد، البته در چارچوبی با نظارت جمعی، الان چطور روزنامه داریم، روزنامه‌ها دارند چاپ می‌شوند، یک جمعی هم هستند بر آن روزنامه‌ها نظارت می‌کنند، خب صداوسیما هم همان است چه فرقی می‌کند با روزنامه. آن یک رسانه مکتوب است، این رسانه تصویری و صوتی است. فرق نمی‌کند. بگذاریم مردم مسیرهای مختلف برای دریافت نظرات و مشورت‌ها و بیان داشته باشند، اگر می‌خواهیم مردم با ما باشند، راهش این‌هاست.
ما باید قوه قضائیه‌ای درست کنیم که آن قوه قضائیه به هیچ جناح و حزبی تعلق نداشته باشد. برای آن قاضی، این جناح و آن جناح، این طایفه و آن طایفه، این مذهب و آن مذهب، این قوم و آن قوم هیچ فرق نکند. برای این کار مردم یک قوه قضائیه مستقلی می‌خواهند. اگر ما می‌خواهیم حاکمیت داخلی را تقویت کنیم راهش اینست.
نیروی مسلح به وظایف ذاتی خودش عمل کند
اگر می‌خواهیم خواست مردم را عمل کنیم، نیروهای مسلح را ببریم در وظایف ذاتی خودشان. همانی که وظیفه ذاتی‌اش است. اقتصاد کار نیروهای مسلح نیست. تبلیغات کار نیروهای مسلح نیست. مسائل سیاست داخلی کار نیروهای مسلح نیست. سیاست خارجی کار نیروهای مسلح نیست. نیروی مسلح وظایف ذاتی دارد، به وظایف ذاتی خودش عمل کند، به آن کمک کنید. بهترین سلاح و آموزش و ایمان در برابر حمله دشمنان. دستگاه اطلاعاتی ما هم همین‌طور. دستگاه اطلاعاتی که می‌خواهد در کاسبی و تجارت باشد دستگاه اطلاعاتی نمی‌شود. دستگاه اطلاعاتی درست کنیم که تنها کارش، اطلاعات باشد. مگر در کشورهای دیگر کارهای اقتصادی را نیروهای مسلح انجام می‌دهند؟ ما از کی تقلید کردیم؟ از کجا درست کردیم این را؟ با چه معیاری این کارها را داریم می‌کنیم؟ واگذار کنیم به مردم. اگر می‌خواهیم مردم با ما باشند، مردم از ما راضی باشند، کار اقتصاد را به مردم واگذار کنیم، در چارچوب قانون. هرچه که قانون می‌گوید. مرز نگذاریم. این آقا حق دارد تا اینقدر میلیارد، بالاتر که رفت باید برویم سهامش را بگیریم. نه. مرز ندارد. سقف ندارد. هر کسی هر شرکتی در چارچوب اگر عمل کرد برود پیشرفت کند و به هرکجا می‌خواهد برسد، با کدام معیار اسلامی مخالف است، فقط باید چارچوب قانون اجرا شود. اگر ما به همه این‌ها عمل کنیم در زمینه سیاست خارجی تخاصم‌هایی که ضرورت ندارد، دشمنی‌هایی که ضرورت ندارد، کنار بگذاریم، آن وقت می‌شود یک ملت بزرگ منسجمی که در همه حال پشت سر حاکمیتند. اگر یک ملت 90 میلیون پشت سر حاکمیت باشد، محال است آمریکا و اسرائیل، ناتو و همه دست به دست هم بدهند، بتوانند یک ملت را شکست دهند.
باید استراتژی ملی نوینی طراحی کنیم
این موضوع اول که بسیار مهم است. البته جنبه‌های مختلف دیگری دارد. باید سر جای خودش این‌ها بحث شود. موضوع دوم، موضوع تکمیل و توسعه استراتژی ملی است. ما یک استراتژی ملی داریم، بعد سیاست خارجی دارد، بعد سیاست داخلی دارد، بعد فرهنگی دارد، بعد امنیتی دارد، استراتژی ملی ابعاد مختلف دارد. این استراتژی را در این 46 سال عمل کردیم. یک جاهایی خیلی خوب بوده، آن‌ها را باید تقویت کنیم. یک جاهایی ضعیف بوده باید آن‌ها را تغییر دهیم. باید استراتژی نوینی را طراحی کنیم. ما آنچه در این دو سال اخیر در این منطقه واقع شده و در این ماه‌های اخیر در جمهوری اسلامی ایران شاهد آن بودیم، دیدیدم یک اشکالاتی بوده، این اشکالات را باید رفع کنیم. این اشکالات را مسئولین می‌توانند رفع کنند. شوراهایی که وظیفه‌شان این کار است می‌توانند رفع کنند. مقام معظم رهبری به راحتی می‌تواند هدایت و ارشاد کند. حالا اگر جایی را هم ما تردید و شک داریم که این کار را که می‌خواهیم انجام دهیم، ضرورت دارد یا ندارد، خب می‌شود با مردم مشورت کرد، از مردم پرسید. آنکه خواست مردم هست می‌تواند مبنای استراتژی ملی ما باشد. استراتژی ملی ما اگر بر مبنای توسعه کشور باشد، یک چارچوب دارد، استراتژی ملی اگر بر مبنای این باشد که ما بخواهیم همه جهان را بر مبنای آنکه ما می‌خواهیم هدایت کنیم، به آن راهی که خودمان تشخیص دادیم، آن یک چیز دیگر است. ما استراتژی ملی‌ای را باید ترسیم کنیم که خواست مردم است. اگر خواست مردم عظمت ایران است، توسعه ایران است، اگر خواست ملت سربلندی ایران است، ایران سربلند و باعظمتی که البته به دیگران در حدی که لازم است و توان دارد کمک می‌کند.


نظرات شما