يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
اقتصادی

جزئیات پرونده احتکار یک‌هزار تن برنج

جزئیات پرونده احتکار یک‌هزار تن برنج
نسیم گیلان - مهر / بازداشت متهمان پرونده بزرگ احتکار برنج نشان داد سودجویانی که با سفره مردم بازی می‌کنند، دیگر جایی برای پنهان‌کاری ندارند،چراکه پلیس و تعزیرات برخورد بدون ...
  بزرگنمايي:

نسیم گیلان - مهر / بازداشت متهمان پرونده بزرگ احتکار برنج نشان داد سودجویانی که با سفره مردم بازی می‌کنند، دیگر جایی برای پنهان‌کاری ندارند،چراکه پلیس و تعزیرات برخورد بدون اغماض دارند.
احتکار کالاهای اساسی، به‌ویژه برنج، در سال‌های اخیر یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی و اجتماعی کشور بوده است. این پدیده، نه تنها سفره مردم را کوچک‌تر می‌کند، بلکه اعتماد عمومی به بازار را نیز خدشه‌دار می‌سازد. در ادامه، بخشی از بازجویی متهم ردیف اول پرونده احتکار برنج و همچنین اظهارات مسئولان پلیس امنیت اقتصادی و سازمان تعزیرات حکومتی را مرور می‌کنیم.
بازار
بازجویی از متهم ردیف اول احتکار برنج
بازپرس: می‌دانید به چه اتهامی اینجا هستید؟
متهم: واردات می‌کردم، صادرات می‌کردم، بعد ناگهانی آمدند و گفتند شما مرتکب جرم شدید. شما می‌گوئید من متهم به احتکار کالای اساسی از نوع برنج هستم آن هم به میزان هزار تن. کاری که کردم یک فعالیت سالم اقتصادی بوده. آن شرکت هم همه مدارک‌هایش قانونی است، هیچ تخلفی نداشت.
بازپرس: چه مدت است که این کار را انجام می‌دهید؟
متهم: هفت سالی هست.
بازپرس: کسی که 7 سال کار می‌کند، مگر می‌شود اصول قانونی را نداند؟
متهم: من همیشه طبق همین اصول کار کردم. تا الان مشکلی نداشتم.
بازپرس: چطور برنج تهیه می‌کردید؟
متهم: با یک شرکت داخلی کار می‌کردم. پول می‌دادم، آنها کارهای قانونی‌اش را انجام می‌دادند، مدارک هم می‌آوردند. من فقط طبق آن مدارک خرید و فروش می‌کردم.
بازپرس: با چه قیمتی خریدید و با چه قیمتی فروختید؟
متهم: قیمت بازار بالا و پایین می‌شد. بعضی وقت‌ها نگه می‌داشتم تا ثبات قیمتی ایجاد شود. بعد وارد شبکه می‌کردم و می‌فروختم.
بازپرس: پس عملاً نگه داشتی، برای ثبات قیمتی که به نفع خودت است، نه مردم؟
متهم: من نگفتم به نفع خودم. بالاخره باید به یک شیوه‌ای بازار را مدیریت می‌کردم.


تناقض در ثبت ورود و خروج کالا
بازپرس: بررسی‌ها نشان می‌دهد ورودی انبار شما ثبت شده، اما خروجی‌ها مشکل دارد. آن مقداری که می‌گوئید، به چه کسانی دادید؟
متهم: بنکدارها، عمده‌فروش‌ها، رستوران‌های بزرگ. به هر کسی که مشتری بود.
بازپرس: ولی ثبت نکردید.
متهم: کارگزارهایم گفتند ثبت شده، مدارک هم به من دادند. حالا نمی‌دانم جعلی بوده یا نه.
بازپرس: مسئولیت با خودت است. ورودی مشخص است، ولی بخشی از کالا بدون ثبت خارج شده، بخشی هم نگه داشتید.
متهم: مجبور شدم یک مقدار نگه دارم. چون تفاوت قیمت خرید و فروش زیاد بود. اگر همان لحظه می‌فروختم، ضرر می‌کردم.
بازپرس: تو با این استدلال غلط، هم به خودت ضربه زدی هم به مردم. تصور کردید چرخه اقتصادی یعنی سود خودت. در حالی که جهل به قانون، رافع مسئولیت نیست.
متهم: قبول ندارم. من سالم کار کردم. فقط بخشی از خروجی به مشکل خورد.
حمایت دولت یا سوءاستفاده از حمایت؟
بازپرس: می‌گوئید دولت بهت کمک نکرده؟ پس چه کسی به شما مجوز داده است؟
متهم: من نگفتم دولت کمک نکرده. دولت مجوز داد، اما من خیلی سختی کشیدم تا شرکت ثبت کنم. سرمایه هم از خودم بود.
بازپرس: قبول، زحمت کشیدید. اما قطعاً با حمایت دولت بوده. دولت هم مجوز داده، هم تسهیلات. بعد آمدید زیر پای دولت و ملت را خالی کردید.
متهم: نه! من کمک کردم. برنج وارد کردم، انبار هم ثبت شد، بازرس‌ها هم آمدند دیدن کردند.
بازپرس: بخشی از کالا را بدون ثبت خارج کردید. حتی ارز ترجیحی گرفتید، ولی تعهدات ارزی را رفع نکردید.
متهم: 30 درصد وارد بازار کردم. بله یک مقدار هم نگه داشتم، چون قیمت ارز نوسان داشت. نمی‌خواستم ضرر کنم.


نظرات شما